ارتش در نگاه رهبر نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
فشارها بود .بطوريكه تقريبا هيچ فشار ممكن باقى نماند مگر آنكه بر ملت ايران وارد شد و رژيم آمريكا
تقريبا بطور مستقيم وارد صحنه شد .تهديدها
بمبارانهاى وسيع شيميائى و جنايت حمله به شهرها و
هواپيماى مسافربرى و كشتى غير نظامى و اثبات اينكه استكبار در حمايت از عراق آمادگى براى دست يازيدن
به هر جنايتى دارد .بخشى از حوادث اين دوران است و جا دارد در موقع مقتضى اين حقايق هشدار دهنده براى
ملت ايران شكافته و برملا گردد .قبول قطعنامه 598 از سوى جمهورى اسلامى و رهبر عظيم الشأن فقيد آن
توطئه وسيع دشمن را بار ديگر با هدايت الهى به خود او برگرداند
و دشمن را كه تحت شعار صلح طلبى به هر
جنايتى دست مى زد خلع شعار كرد .شايد مشيت الهى بر اين بود كه با قبول قطعنامه
حقانيت جمهورى اسلامى
بيش از پيش در جهان آشكار شود .و ملت ايران به هدفهاى اساسى خود در سطح بين المللى نزديك تر گردد .با
اين ابتكار جمهورى اسلامى
دشمن در دو راهى شكست قرار گرفت .اگر اجرا شود ايران اسلامى به خواسته
هاى خود رسيده است و اگر اجرا نشود داعيه ء هميشگى جمهورى اسلامى مبنى بر لزوم قطع ريشه تجاوز و
رابطه ميان تجاوز عراق و حاكميت سلطه در جهان و اينكه رژيم عراق در ادعاى صلح طلبى صداقت نداشته است
به اثبات مى رسد و بى اعتمادى به قرارهاى ساخته قدرتها كه جمهورى اسلامى همواره مدعى آن بوده است
در
ميان ملت ها رايج خواهد شد
جوانها را بر تكيه فقط به نيروى خويش تشويق خواهد كرد .حكام سبكسر عراق
كه در طول جنگ عملا نشان داده اند از تشخيص مصالح عاجزند اين بار نيز زيان بارترين راه را گزيدند
يعنى ابتدا با حمله به ايران و نديده گرفتن شعارهاى خود در قبول قطعنامه
بى اعتبارى سخن و عمل خود
را به دير باورترين اشخاص هم ثابت كردند و البته وقتى با حضور بى نظير رزمندگان در جبهه مجبور به عقب
نشينى در بخش عظيمى از مرزها شدند يكبار ديگر آزموده را آزمودند
با تعلل در اجراى قطعنامه باز هم
اقدامى ديگر در جهت عكس منافع سياسى و اقتصادى و نظامى و حيثيتى خود انجام دادند و جهالت و آزمندى
خود را به اثبات رساندند .نگه داشتن بخشى از اراضى ايران اسلامى كه عمدتا دزدانه و پس از آتش بس تصرف
شده به قيمت تعطيل قطعنامه اى كه مدتها دم از اجراى آن مى زده اند جز نكبت و پشيمانى چيزى براى آنها
به ارمغان نخواهد آورد و اين حيله شيطانى نيز به خود آنان