خلاف بین علماء الشیعة و جمهور علماء المسلمین

الهه هادیان رسنانی

نسخه متنی -صفحه : 86/ 56
نمايش فراداده

بررسى شبهات دوازده گانه ميرزاى نورى در تائيد تحريف

ميرزاى نورى در باب اول از كتاب خود، امورى را در تائيد تحريف ذكر نموده است، كه به اختصار چنين است:

1- رواياتى وجود دارد كه آنچه در امم گذشته واقع شده در امت اسلام نيز واقع مى شود، اين امر شامل تحريف كتاب هم مى شود.

2- نحوه جمع آورى قرآن در صدر اسلام عادتاً مستلزم وقوع تغيير و تحريف است.

3- آنچه اهل سنت راجع به نسخ تلاوت ذكر نموده اند، مستلزم نقص در قرآن و تحريف آن است.(البته حاجى نورى خود اين عقيده را باطل دانسته رد مى كند.)

4- على بن ابيطالب (ع) داراى مصحفى مخالف با مصحفى موجود در ترتيب و افزون بر قرآن فعلى بوده است.

5- عبد الله بن مسعود، مصحف معتبرى داشته كه در آن چيزهايى غير از مصحف موجود بوده است.

6- مصحف موجود، مشتمل بر همه آنچه كه در مصحف ابى بن كعب وجود دارد -و معتبر است - نيست.

7- عثمان به هنگام جمع قرآن برخى از كلمات و آيات را ناديده گرفته است.

8- اخبار فراوانى صريحاً دلالت بر وقوع نقص در قرآن دارند كه اهل سنّت آنها را نقل كرده اند.

9- خداوند نام و شمايل اوصياى خويش را در كتب آسمانى گذشته ذكر نموده است. در قرآن كه مهين بر كتب ديگر است به طريق اولى خداوند چنين كرده است.

10- با آنكه قرآن بر يك قرائت نازل شده است، وجود اختلاف قرائت ها در حروف و كلمات و جزء آنها ثابت و معلوم است.

11- اخبار فراوانى به طور عام صراحتاً دلالت بر وقوع تحريف و نقصان دارند.

12- اخبارى در نصوص تحريف بعضى از آيات وجود دارد.