خلاف بین علماء الشیعة و جمهور علماء المسلمین

الهه هادیان رسنانی

نسخه متنی -صفحه : 86/ 58
نمايش فراداده

موارد اتهام شيعه

1- اتهام علماى شيعه در اعتقاد به تحريف قرآن كه در اين راستا استناد به برخى كتب از جمله فصل الخطاب و منبع الحياة مى نمايند و از اين دو كتاب، بسيار در جهت تبليغات ضدّ شيعى استفاده مى نمايند چنانكه كتاب منبع الحياة همه ساله به وفور در بغداد و بيروت چاپ مى شود و در مورد كتاب فصل الخطاب، سعودى خود نسخه اصل را كه چاپ ايران است پخش مى نمايد و يا چنانكه دفتر فرهنگى سفارت آمريكا در قطر متصدى پخش اين كتاب است. و نيز كتب متعدد ديگر كه بر عليه شيعه در اين زمينه نوشته شده از جمله احسان الهى ظهير كه كتاب خوش «شيعة و القرآن» را بر مبناى فصل الخطاب نوشته و در آن از هيچ تهمت و نا سزايى فرو گذار نكرده است. عنوان باب چهارم اين كتاب چنين است: ألف شيعى فى اثبات التحريف فى القرآن! من كتاب فصل الخطاب بمحدث شيعى النورى الطّبرسى»

2- اتهام شيعه به اينكه قرآن شيعه، مصحف فاطمه(س) است.

در حاليكه بر اساس برخى از روايات شيعه، مصحف فاطمه يكى از كتبى است كه جزء مواريث علمى ائمه (ع) مى باشد. در اين كتاب نه چيزى از قرآن است و نه حلال و حرام خدا در آن آمده است بلكه اخبارى درباره حوادث آينده در آن ذكر شده است.

از برخى روايات چنين بر مى آيد كه مصحف فاطمه (س) مجموعه اى است از معارف و علوم نبوى كه پيامبر (ص) آن را املاء كرده و على (ع) به خط خود مى نوشته است ولى از برخى ديگر بر مى آيد كه اين مصحف شامل مطالبى است از فرشته اى كه پس از وفات پيامبر (ص) نزد فاطمه (س) آمده و ايشان را تسليت گفته و برخى اخبار و الهامات غيبى را براى ايشان آورده است

خلاصه سخن آنكه مصحف فاطمه كتابى است مشتمل بر برخى اخبار غيبى و حوادث آينده و سرنوشت حكومتها و آنچه كه بر سر فرزندان زهرا (ص) خواهد آمد و هيچ ربطى به قرآن و يا احكام شريعت ندارد و آنچه كه سبب شده اين توهم غلط پيش آيد كه اين كتاب قرآنى ديگر است اشتراك در لفظ مصحف مى باشد چرا كه نسخه هاى موجود قرآن مصحف ناميده شده كتاب فاطمه هم مصحف خوانده مى شود.

هدف از اين تبليغات و اتهامات چيست

دشمنان اسلام و انقلاب، همواره براى مشدّه نمودن چهره انقلاب، از طرِ مختلف وارد شده اند. لازم به ذكر است كه نظير انقلاب اسلامى دنيز رخ داد به رهبرى يك رهبرى دينى بر همان كه در آن بر همه آن انقلاب، امپراطورى انگلستان را شكست و استقلال ملتش را بدست آورد ولى دنيا بر عليه آن بسيج نشدند زيرا آن انقلاب تنها محدود به يك قسمت از جهان (شبه قاره هند) بود امّا انقلاب اسلامى ايران، تمام جهان را تحت الشعاع قرار داده است. قبل از اين انقلاب، جهانيان به اسلام به عنوان يك آئين موجود در جهان نگاه مى كردند در حاليكه پس از انقلاب، دانشمندان و كل جهان، ديدشان نسبت به اسلام عوض شد زيرا ديدند كه اسلام آئينى منحصر به يك سرىنيست بلكه آئينى است كه قوام آن را حركت و جنبش و بسيج مستضعفين بر عليه مستكبرين تشكيل مى دهد. آرى، مسئله اين است كه پس از 1400 سال دوباره چهره واقعى اسلام به جهانيان معرفى شد. هنگامى كه جهان، اسلام را از نو شناخت، مسئله پيشرفت اسلام خصوصاً در اروپا سرعت گرفت. لذا استكبار جهانى همواره از طرِ گوناگون سعى در تضعيف انقلاب داشته است. يكى اطرِ تضعيف انقلاب اسلامى، نسبت دادن تهمتهاى ناروا و خلاف واقع خصوصاً عليه شيعه است تا با ايجاد اختلاف ميان شيعه و سنى، نسبت به شيعه، تا بفهمانند اين اسلامى كه انقلاب ايران عرضه كرده است، خود منحرف است.

البته توجه به اين نكته لازم است كه منشاء اين تهمتها و اختلافات، به يك سرى برخوردهاى نادرست و اختلافات بين شخصيتهاى اسلامى در صدر اسلام (نيمه اول قرن اول) پس از رحلت پيامبر اكرم(ص) بر مى گردد كه برخى از اين اختلافات در رابطه با قرآن بود. اين اختلافات به مرور زمان رواج يافته و گروهى به نا حشويه عامه در ميان اهل سنت به وجود آمدند (محديثينى كه در جمع و تدوين حديث، دقت لازم را به عمل نمى آوردند و كسانى بودند كه در اصطلاح همواره انبانى با خود داشته و در صدد حشو و پر كردن آن از حديث بودند و در تلقى و اخذ و نقل و تدوين حديث دقت نمى كردند بر خلاف محققين و مجتهدين كه هم دقت سندى و هم متنى را روا مى دارند.)

نظير حشويه، از قرن 11ه به بعد، اخبارى هاى شيعه به وجود آمدند.

از جمله رواياتى كه به دست حشويه عامه و اخباريه خاصه جمع و تدوين شده، رواياتى است كه از آنها مسئله تحريف قرآن استشمام مى شود. اين روايات به مرور در جوامع روايى و حديثى شيعه و سنّى راه يافت. امّا اين نكته قابل توجّه است كه صرف وجود رواياتى كه در كتب حديثى كه از آنها تحريف استشمام مى شود، ملاك اينكه گروهى و يا حتى صاحب كتاب را قائل به تحريف بدانيم، نمى شود. زيرا هيچ يك قبول اين روايات را نپذيرفته اند و يا حداقل مى توان گفت كه اين روايات مورد قبول همه افراد گروه نيست