انقلاب اسلامی و ریزش ها

ابوالحسن بکتاش

نسخه متنی -صفحه : 8/ 3
نمايش فراداده

علل و عوامل ريزش‎ها

از جمله عواملي كه در جدايي و كناره‎گيري بعضي افراد و نيروها دخالت داشته و مي‎تواند مؤثر باشد (كه البته در بحث بعدي در ضمن بررسي جريان‎ها به آن موارد بيشتر توجه نموده و مورد لحاظ قرار خواهيم داد) مي‌توان به موارد ذيل اشاره كرد:

1. نبود بينش و تشخيص معيارها و مرزهاي حق و باطل.

2. عدم تبعيت از ولايت.

3. عدم رعايت قانون و قانونمداري و برنتابيدن قانون و عدالت.

4. نبود عقلانيت در رقابت‎هاي سياسي و عدم استفاده از ظرفيت‎هاي موجود و افراط و تفريط‎هايي كه منجر به تنش و يا فرصت‎سوزي مي‎شود.

5. نبود تحليل سياسي و عدم تشخيص مصلحت‎هاي اسلام و مسلمين و همين طور شهروندان در ايران اسلامي و ناآشنايي به ملاك‎ها و معيارهاي آن.

6. عدم اعتناء و توجه به ارزشهاي بنيادين در فرهنگ و هويت ديني مردم.

7. تبري و برائت نجستن از بيگانگان يا نبود روحيه استكبارستيزي.

8. اصرار بر مواضع غلط و حزب‎گرايي‎هاي افراطي و گروهگرايي‎هاي مذموم كه تشكيلات و گروه به عنوان محور و بت قرار گيرد.

9. دنياطلبي و تطالب كه موجب سوءاستفاده از اموال عمومي و بيت‎المال گرديد، و علاوه بر تضاد منافع، روحيه تفاخر و تبعيض را در بين مردم به ارمغان مي‎آورد.

10. تحجر و جمود فكري كه چيزي غير از جهل و ظلمت و خواري براي مسلمانان فراهم نمي‎كند و اجراي احكام اسلام را معطل گذاشته و سيطره غرب را ماندگار مي‎نمايد.

بدين ترتيب با اين چند مقوله كه ذكر گرديد ما مي‎توانيم يك چشم‎اندازي به دو سه دهه انقلاب داشته و به برخي از افراد كه در قالب جريان‎هايي مطرح گرديدند و همين طور به نيروهايي كه وارد جريانات انقلاب و صحنه سياسي شدند پرداخته و يك بررسي اجمالي در خصوص برخورد مديريت و رهبري انقلاب با آن جريان‎ها به طور ضمني داشته باشيم: