جوانان و بينش‌هاي ناب

احمد لقماني

نسخه متنی -صفحه : 56/ 38
نمايش فراداده

6- آثار اشک از ديدگاه امام ـ رحمه الله ـ

پيشتر، سخني دربارة اقسام اشك داشتيم و به پنج نوع گريه اشاره كرديم. اكنون بدون هر سخني آثار اشك بر شهيدان كربلا و سيد شهيدان، حضرت ابا عبدالله ـ عليه السّلام ـ را از زبان فرزند فرزانة آن امام؛ رهبر كبير انقلاب (ره)، به گوش جان مي‎سپاريم، تا بدون هر گونه تيرگي و آلودگي از سرچشمة زلال اسلام ناب محمدي، عطش وجود خود را سيراب كنيم و به پاسخ اين پرسش دست يابيم:

1. حفظ مكتب

«شما هم كه داريد نوحه خواني مي‎كنيد، حرف مي‎زنيد، خطبه مي‎خوانيد، نوحه مي‎خوانيد، مردم را به گريه وادار مي‎كنيد،‌ مردم هم كه گريه مي‎كنند همه روي اين مقصد باشد كه اين اسلام را ما مي‎خواهيم با همين هياهو حفظش كنيم. با اين هياهو، با اين گريه، با اين نوحه‎خواني، با اين شعرخواني با اين نثرخواني ما مي‎خواهيم اين مكتب را حفظ كنيم، چنانچه تا حالا هم حفظ شده ... حتي تباكي هم ثواب دارد. خوب تباكي چرا ثواب دارد؟ براي اينكه تباكي كمك مي‎كند به اين مكتب، كمك به مكتب مي‎كند.»[1]

2. زنده نگه داشتن نهضت امام حسين ـ عليه السّلام ـ

«گريه كردن بر شهيد، نگه داشتن، زنده نگه داشتن نهضت است. اينكه در روايت هست كه كسي كه گريه بكند يا بگرياند يا به صورت گريه‎دار خودش را بكند،‌ اين جزايش بهشت است.[2]

اين براي اين است كه حتي آني كه با صورت گريه‎دار خودش را چيز مي‎كند، صورتش را يك حال حزن به خودش مي‎دهد و صورت گريه‎دار به خودش مي‎دهد، اين نهضت را دارد حفظ مي‎كند، اين نهضت امام حسين ـ عليه السّلام ـ را حفظ مي‎كند.»[3]

3. بسيج نيروها و نمايش قدرت

«اين مساله را بايد آقايان خطبا و ائمه جماعت و ائمه جمعه، درست بيشتر از آن قدري كه من مي‎دانم براي مردم تشريح كنند، تا اينكه گمان نكنند كه ما يك ملت گريه هستيم. ما يك ملتي هستيم كه با همين گريه‎ها يك قدرت دو هزار و پانصد ساله را از بين برديم.[4]

در دفعة اول كه مرا از قم گرفتند و بردند، در بين راه بعضي از اين مأمورين كه بودند در آن اتومبيل من، مي‎گفت كه ما كه آمديم سراغ شما، از اين چادر‎هايي كه در قم بود (خيمه‎هاي مراسم محرم) مي‎ترسيديم، كه مبادا اينها مطلع بشوند و ما نتوانيم انجام وظيفه كنيم، اينها كه هيچ، قدرت‎هاي بزرگ از اين چادرها مي‎ترسند.»[5]

4. جلوة چشمگير سياسي اجتماعي رواني

«ما تا ابد هم اگر براي سيد الشهداء گريه بكنيم، براي سيد الشهداء نفعي ندارد، براي ما نفع دارد، همين نفع دنياييش را شما حساب كنيد ... همين جهت رواني مطلب را كه قلوب را چطور به هم متصل مي‎كند....[6]

علاوه بر امور عباديش و روحانيش يك مسأله مهم سياسي در كار بوده است...[7] مسأله، مسأله گريه نيست مسأله، مسأله تباكي نيست، مسأله مسألة سياسي است كه ائمه ما با همان ديد الهي كه داشتند مي‎خواستند كه اين ملت را با هم بسيج كنند و يكپارچه كنند، از راه‎هاي مختلف، اينها را يكپارچه كنند تا آسيب‎پذير نباشند.[8] اگر چنانچه واقعاً بفهمند و بفهمانند كه مسأله چه هست و اين عزاداري براي چه هست و اين گريه براي چه اينقدر ارج پيدا كرده و اجر پيش خدا دارد آن وقت، ما را ملت گريه نمي‎گويند، ما را ملت حماسه مي‎خوانند.»[9]

5. حفظ شعائر ديني و مظاهر الهي

«امروز ما ديگر انقلاب كرديم، روضه ديگر لازم نيست، از غلطهايي است كه تو دهن‎ها انداختند. مثل اين است كه بگوييم امروز ما انقلاب كرديم ديگر لازم نيست نماز بخوانيم! انقلاب كرديم كه شعائر اسلام را زنده كنيم نه انقلاب كرديم كه شعائر اسلام را بميرانيم ... اين مظاهر و مشاعر و اموري كه در اسلام به آن سفارش شده، بايد فكر كنيد كه اينها يك مسأله سطحي نبوده است. خير، ما ملت گريه سياسي هستيم، ما ملتي هستيم كه با اشك‎ها سيل جريان مي‎دهيم و خرد مي‎كنيم سدهايي را كه در مقابل اسلام ايستاده است.»[10]

[1] . سخنان حضرت امام (قدس سره)، در جمع وعاظ و روحانيون تهران، 17/4/58؛ صحيفة نور، ج 8، ص 71.

[2] . بحارالانوار، ج 44، ص 288.

[3] . بيانات امام خميني (قدس سره)، در جمع علماي غرب تهران، 30/7/58؛ صحيفة نور، ج 10، ص 31.

[4] . همان، ج 16، ص 207 - 210.

[5] . همان.

[6] . سخنان امام (قدس سره)، با جمعي از روحانيون - 29/8/58؛ صحيفه نور، ج 10، ص 218.

[7] . همان، ج 16، ص 217. ر.ك: همان، ج 16، ص 217، ج 8، ص 71، ج 16، ص 209.

[8] . بيانات حضرت امام (قدس سره)، در جمع وعاظ و خطباي مذهبي - 14/8/59؛ صحيفة نور، ج 13، ص 153.

[9] . صحيفة نور، ج 16، ص 207 - 210.

[10] . همان، ج 13، ص 156 و 157 (با گزينش).