کرامات حضرت مهدي (عج)

واحد تحقيقات مسجد مقدس جمکران

نسخه متنی -صفحه : 33/ 31
نمايش فراداده

فرازهايي از توقيعات حضرت بقيّة الله الاعظم ـ عجّل الله تعالي فرجه الشريف ـ

خون به جاي اشك

السلام عليك سلام العارف بحرمتك المخلص في ولايتك المتقرب إلي الله بمحبتك البريء من اعدائك، سلام من قلبه بمصابك مقروح و دمعه عند ذكرك مسفوح، سلام المفجوع الحزين الواله المستكين، سلام من لو كان معك بالطفوف لوقاك بنفسه حد السيوف، و بذل حشاشته دونك للحتوف و جاهد بين يديك و نصرك علي من بغي عليك، و فداك بروحه و جسده و ماله و ولده، و روحه لروحك فداء، و أهله لأهلك وقاء.

فلئن أخرتني الدهور، وعاقني عن نصرك المقدور، و لم أكن لمن حاربك محارباً و لمن نصب لك العداوة مناصباً فلأ ندبنك صباحاً و مساءً ولأبكين لك بدل الدموع دماً، حسرة عليك، و تأسفاً علي ما دهاك و تلهفاً، حتي أموت بلوعة المصاب، و غصة الإكتياب.[1] (فرازي از زيارت ناحية مقدسه)

سلام بر تو، سلام آن كسي كه به حرمتِ تو آشناست، و در ولايت و دوستي تو اخلاص مي‌ورزد و به سببِ محبّت و ولاي تو به خدا تقرّب مي‌جويد و از دشمنانت بيزار است؛ سلام كسي كه قلبش از مصيبت تو جريحه‌دار، و اشكش به هنگام ياد تو چون سيل، جاري است؛ سلام كسي كه ـ در عزاي تو ـ دردمند و غمگين و سرگشته و بيچاره است؛ سلام كسي كه اگر با تو در كربلا مي‌بود، با جانش در برابرِ تيزيِ شمشيرها از تو محافظت مي‌نمود، و نيمه جانش را در دفاع از تو به دست مرگ مي‌سپرد، و در پيشگاه تو جهاد مي‌كرد، و تو را عليه ستم كنندگانِ بر تو ياري مي داد و جان و تن و مال و فرزندش را فداي تو مي‌نمود، و جانش فداي جان تو و خانواده‌اش سپر بلايِ اهل بيت تو مي‌بود. پس اگرچه زمانه مرا به تأخير انداخت و مقدّرات الهي مرا از ياريِ تو بازداشت و نبودم تا با آنان كه با تو جنگيدند بجنگم و با كساني كه با تو دشمني ورزيدند به ستيز برخيزم، در عوض، از روي حسرت و تأسّف و اندوه بر مصيبت‌هايي كه بر تو وارد شد، صبح و شام نالانم و به جاي اشك براي تو خون گريه مي‌كنم، تا زماني كه از سوزِ مصيبت و گلوگيري حزن و اندوه، زندگي‌ام به پايان رسد.

آگاهي بر امور شيعيان

«نحن و ان كنا ثاوين بمكاننا النائي عن مساكن الظالمين ـ حسب الذي أراناه الله تعالي لنا من الصلاح و لشيعتنا المؤمنين في ذلك ما دامت دولة الدنيا للفاسقين ـ فإنا نحيط علماً بأنبائكم، ولا يعزب عنا شيء من أخباركم، و معرفتنا بالذل الذي أصابكم مذ جنح كثير منكم إلي ما كان السلف الصالح عنع شاسعاً، و نبذوا العهد المأخوذ منهم وراء ظهورهم كأنهم لا يعلمون».[2]

اگرچه هم اكنون در مكاني دور از جايگاه ستمگران مسكن گزيده‌ايم ـ كه خداوند صلاح ما و شيعيان با ايمان ما را مادامي كه حكومت دنيا به دست تبهكاران در همين دوري گزيدن، به ما نمايانده است ـ ولي در عين حال بر اخبار و احوال شما آگاهيم و هيچ چيز از اوضاع شما بر ما پوشيده و مخفي نيست. از خواري و ذلّتي كه دچارش شده‌ايد با خبريم، از آن زمان كه بسياري از شما به برخي كارهاي ناشايست ميل كردند كه پيشينيان صالح شما از آنها دوري مي‌جستند، و عهد و ميثاق خدايي را آن چنان پشت سر انداختند كه گويا به آن پيمان آگاه نيستند.

يادآوري و رسيدگي

«إنا غير مهملين لمراعاتكم، ولاناسين لذكركم، و لولا ذلك لنزل بكم اللأواء و اصطلمكم الأعداء، فاتقوا الله جلّ جلاله و ظاهرونا علي انتياشكم من فتنة قد أنافت عليكم».[3]

ما در رسيدگي و سرپرستي شما كوتاهي و اهمال نكرده و ياد شما را از خاطر نمي‌بريم كه اگر جز اين بود، دشواريها و مصيبتها بر شما فرود مي‌آمد و دشمنان، شما را ريشه كن مي‌كردند. پس تقواي خدا پيشه كنيد و ما را بر رهايي بخشيدنتان از فتنه‌اي كه به شما روي آورده ياري دهيد.

لزوم محّبت

«فليعمل كل امرءٍ منكم بما يقرب به من محبتنا، و ليتجنب ما يدنيه من كراهتنا و سخطنا، فإن أمرنا بغتة فجاة حين لا تنفعه توبة، و لا ينجيه من عقابنا ندم علي حوبة».

و الله يلهمكم الرشد و يلطف لكم في التوفيق برحمته».[4]

هر يك از شما بايد كاري كند كه وي را به محبّت و دوستي ما نزديك مي‌كند و از آنچه خوشايند ما نبوده و موجب كراهت و خشم ماست دوري گزيند؛ زيرا امر ما ناگهان فرا مي‌رسد، در هنگامي كه توبه و بازگشت براي او سودي ندارد و پشيماني او از گناه، از كيفر ما نجاتش نمي‌بخشد.

و خداوند، رشد و هدايت مطلوب را به شما الهام فرمايد و به لطف خويش شما را به بهره وري از رحمت‌هايش توفيق بخشد!

اداء حقوق الهي

«و نحن نعهد إليك أيها الولي المخلص المجاهد فينا الظالمين أيدك الله بنصره الذي أيد به السلف من أوليائنا الصالحين: أنه من اتقي ربه من إخوانك في الدين، و أخرج مما عليه إلي مستحقيه، كان آمناً من الفتنة المبطلة، و محنها المظلمة و المظلة و من بخل منهم بما اعاره الله من نعمته علي من أمره بصلته، فإنه يكون خاسراً بذلك لأولاه و آخرته».[5]

و ما به تو -شيخ مفيد ـ قد سره ـ- اي دوست با اخلاص كه در راه ما با ستمگران در ستيز و پيكاري ـ خداوند تو را به نصرت و ياري خويش تأييد كند همانگونه كه دوستان شايستة پيشين ما را تأييد فرموده است ـ سفارش مي‌كنيم كه هر يك از برادران ديني تو كه تقواي خدايش پيشه كرده و برخي از آنچه را كه به گردن دارد به مستحقّانش برساند، در فتنة ويرانگرِ برباد دهنده و گرفتاري‌ها و آشفتگي‌هاي تاريك و گمراه كننده در امان خواهد بود و آن كس كه در دادن نعمتهايي كه خداوند به او كرامت فرموده به كساني كه فرمان رسيدگي به آنها را داده، بخل ورزد زيانكار دنيا و آخرت خويش خواهد بود.