ديگر از وجوهى كه ذكر كردهاند چنانكه روح فقط از آثار و نشانههايش آدمى يقين به آن دارد اما فهميدن حقيقتش محال هيچ بشرى كنه روح را ندانسته است(357) با اينكه شكى در بودن آن و آثارش نيست بلكه شرف بدن، روح است.
ولى حقيقت جان آدمى را هيچ كس نمىداند، كسى هنوز از جان خودش سر در نياورده كه حقيقتش چيست فقط كارهايش را مىبيند چنانكه پى به ذات خدا نمىتواند ببرد. اى بشر، تو كه جان خودت را نمىدانى چطور مىتوانى ذات خدا را بشناسى.
اميرالمؤمنين (عليه السلام) مىفرمايد(358) مخلوقى از مخلوقهاى خدا جناب عزرائيل است تو در كار عزرائيل حيرانى، توى اطاق در بسته كه سر سوزنى وزنهاى نيست آيا حس مىكنى وقتى عزرائيل از در بسته جانش را گرفت، وقتى ملك جان كسى را مىگيرد آيا تو مىبينى از اين بالاتر بچه در شكم مادر، ملك الموت جانش را مىگيرد آيا ملك الموت در شكم مادر مىرود و جان بچه را مىگيرد يا اينكه تا اشاره كرد قوه جاذبه الهيه كه به ملك الموت داده است جان بچه را حذب مىكند. اجمالاً اى انسان تو در كار يك ملك حيرانى، كارش را مىبينى خودش را نمىبينى.
در ليلة المعراج رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) به ملك الموت فرمود در آن واحد اگر بشرى مشرق و ديگرى مغرب باشد و عمرش تمام شده باشد چه مىكنى؟ گفت يا رسول الله خداى عالم تمام دنيا را براى من مثل سفرهاى قرار داده كه در اختيار من است در آن واحد هر نقطهاى از زمين تحت قدرت من است.
تو كه در اين ملك حيرانى آيا مىتوانى در خدا فكر كنى؟ حرام است كسى در ذات خدا فكر كند كه خدا چگونه است، غير از اينكه از آثارش يقين كنى كه خدا همه جا حاضر و ناظر است هر كجا رو مىكنى مىبينى صنع خداست، هر گياهى كه از زمين رويد وحده لاشريك له گويد از وحدت فعل پى مىبرى به وحدت فاعل، يعنى تمام دستگاه يكى است يك مدبر دارد، صدها، هزارها، ميليونها، ميلياردها مراتب خلقت است تمام برگشتش به يكى است لا اله الا الله.
روح تو صدها كار مىكند ولى يكى است وحدت روح در بدن گواه است بر وحدت ذات بىزوال احديت در بن عالم وجود جزئى و كلى كارها به دست خداست مثل بدنت از سر تا پايت زير نظر روح توست كه يك مرتبه احساس مىكند دندانش درد مىكند، خارى به پايش خليده زود آن را بيرون مىآورد. غرضم تدبير است چنان كه مدبر بدن با صدها كار يكى است. مدبر عالم وجود ميلياردها مراتب هستى، يكى است لا اله الا الله. اين بحث مهمى است از معرفه النفس كه در آن معرفت رب است. خدا را نمىبينى كارهايش را كه مىبينى گواهى مىدهى اشهد ان لا اله الا الله مثل جانت آن را نمىبينى ولى كارهايش را مىبينى پس من جان دارم چون كارهايش را مىبينم.