بسم الله الرحمن الرحيم
سبح لله ما فى السموات والارض و هوالعزيز الحكيم(42)
روز گذشته كلام درباره الرحمن الرحيم بود. الرحمن صفت عامه رحمت كامل الهى در عالم دنياست مورد رحمت رحمانيه هم تمام موجودات است. آنچه لباس هستى پوشيده است از كرم خاكى تا كرات دور دست، از عرش تا فرش رحمت همه را فرا گرفته است، يعنى آنچه اين موجود نياز داشته به او عنايت كرده است براى جلب منفعت و دفع مضرات آنچه لازم داشته به او عطا فرموده است، خواه بخواهد خواه نخواهد.
بدون اينكه مخلوق بگويد چنين و چنان مىخواهم، خدا به او داده است. آيا حيوان بدون چشم مىتواند زندگى كند؟ نه، پس به او چشم مىدهد. حالا كه مىخواهد چشمش بدهد كجا بايد قرار بدهد - بايد جلو باشد آن هم در قسمت عضو بالا كه سر باشد و آن هم بايد در پيشانى، اين رحمت است و همچنين در باب رزق رساندن به مخلوق هر جنبندهاى به رحمت رحمانيهاش رزقش را به او داده و خواهد داد(43) خواه شكر بكند يا نكند.
اما رحمت رحيميه يعنى رحمت در آخرت و پس از مرگ مختصر است به هر كس كه با ايمان از دنيا برود. كسى كه ايمان به خدا و رسولش داشته باشد، رحمت الهى شامل حال او مىگردد(44) بنابراين رحمت دنيوى و رحمانى خدا اكتسابى نيست رحمت تكوينيه است و عطا - اما رحمت آخرتى رحيمى اكتساب مىخواهد كه آدمى كارى بكند كه مورد رحم خدا بشود و آن ايمان و عمل صالح است. اگر كسى ايمان ندارد كافر و قلدر است مورد رحم نيست خداوند ارحم الرحمين است اما فى موضع العفو و الرحمة اشدالمعاقبين است فى موضع النكال و النقمة(45) فرعونى كه آنقدر قلدر است كه مىگويد غير از خودم خدائى براى شما سراغ ندارم(46) چگونه او را به بهشت ببرند؟ بهشت جاى لطيفها است، بهشت براى اين قلدرها خلاف عدل است، عدل يعنى هر كسى را جاى مناسبش جاى دادن.
همه بايد از صراط رد شوند، هر كس جهنمى است جاذبه جهنم او را پائين مىكشد، هر كس كه بهشتى است، به سلامت رد مىشود منادى بين بهشت و جهنم ندائى مىدهد كه تمام بشر مىشنوند. مىگويد سپاس سزاوار خداست كه هر كسى را جاى خودش نشاند(47) آن كسى كه قلدر و كافر است مريض است بهشت دارالسلام است مريض1 را بايد به بيمارستان ببرند اين كسى كه سرطان دارد چكارش به باغ گلزار - كافر كور است جلوى روى كور، چه بگذارند(48) رحيم براى الدين يتقون است هر كس اهل تقوا شد رحم خدا آنجاست هر كس اينجا اهل رقت و تاثر شد (كتاب قلب سليم باب قساوت قلبش را بخوانيد تا معنى رقت قلب دانسته شود) مورد رحم خداست.
ديروز هم اشارهاى كردم آن نفس غليظى كه به زير دستش، به زنش رحم نمىكند، رحم به او معنى ندارد، خدا به چه چيزش رحم كند دلى كه قساوت دارد اصلاً جاى رحم نيست.
پس رحمت رحيميه مختص به مؤمن است - هر كس در دنيا ايمان را كسب كند، رحمت الهيه شامل حالش مىگردد.
آيه بعد سبح ، يكى از موضوعات مهم قرآن مجيد تسبيح و حمد عالم وجود است. چندين جاى از قرآن از اين حكمت عالى براى طالبين معرفت خبر مىدهد خيال نكن تو مىگوئى سبحان الله سبح لله ما فى السموات والارض(49) - يسبح لله ما فى السموات و ما فى ألارض(50) - و ان من شىء الا يسبح بحمده(51) ماضى، مستقبل، حال براى چه است؟ براى استمرار است يعنى متصل، تمام عالم وجود تمام ذرات عالم هستى، همه تسبيح مىكنند ذات بيزوال رب العالمين را - نيست چيزى مگر اينكه تسبيح و ستايش مىكنند رب العالمين را يسبح لله ما فى السموات و ما فى ألارض فعل مضارع دلالت بر استمرار و دوام دارد اى مؤمن اگر در ركوعت سه مرتبه مىگوئى سبحان ربى العظيم و بحمده سراسر عالم وجود متصل مىگويند سبحان الله تمام دستگاه هستى همه در تحميد حقند.