فراسوی غبار ندای انقلاب

محمدتقي مصباح يزدي

نسخه متنی -صفحه : 125/ 102
نمايش فراداده

ممکن است سؤال شود که در داستان اصحاب سبت، آن هائي اهل نجات بودند که امر به معروف و نهي از منکر کردند و کساني که در برابر آن ها سکوت کردند با آن ها گرفتار عذاب شدند، پس نبايد سکوت کرد. قرآن م يفرمايد:

«وَ إِذْ قالَتْ أُمَّةٌ مِنْهُمْ لِمَ تَعِظُونَ قَوْماً ا مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذاباً شَديداً قالُوا مَعْذِرَةً إِل ى رَبِّكُمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ 4»

اين امر به معروف به دو جهت بود: يکي اين که در برابر خداوند عذري داشته باشند، يعني همان اتمام حجّت مَعْذِرَةً إِل ى رَبِّكُمْ و ديگر اين که اميدي ولو ضعيف به بازگشت آن ها داشتند لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ؛ ولي ما که مي گوئيم: نبايد براي اين دسته از فتنه گران که عامداً و عالماً فساد به پا م ي کنند وقت صرف کرد، به اين جهت است که اميدي به بازگشت آن ها نداريم و بيشتر از اين وقت صرف کردن باعث مي شود نيرو و وقتي براي پرداختن به ديگران نماند. البته اگر اتمام حجّت نشده يا اميدي به بازگشت آن ها وجود دارد، نسبت به آن ها هم تکليف داريم؛ امّا يک مسئله ديگري هم وجود دارد و آن اين است که اگر تکاليف متزاحمي داشته باشيم، بايد ببينيم کدام يک اولويّت دارد.