فراسوی غبار ندای انقلاب

محمدتقي مصباح يزدي

نسخه متنی -صفحه : 125/ 56
نمايش فراداده

تفاوت جهت نسبت، در عوامل مختلف فتنه

ولي يک بينش کلّي تري وجود دارد که حتّي کارهايي که عاصيان، مذنبين و حتّي عوامل طبيعي، انجام مي دهند، به نوعي به خدا انتساب دارد؛ چراکه وجودشان و آثارشان همه در اختيار خداست. هر کس هر چه دارد خدا به او داده است. وجودش از خداست؛ اگر فکر يا قدرتي دارد از خداست، اگر نيرويي دارد، چه نيروي مادي، چه نيروي فکري و چه نيروي تدبير، خدا به او داده است. پس به اين معنا وقتي در قرآن، ي کجا فتنه به خدا نسبت داده شده، ي کجا به شيطان و يک جا به انسان، معنايش اين نيست که آنجايي که فتنه به انسان نسبت داده شده، خدا هيچ کاره است. به يک معنا آ نجا هم به خدا انتساب دارد؛ امّا ويژگ يهاي اين انتساب ها فرق مي کند. از آن جهت به خدا انتساب دارد، که مصداق آزمايش است. هر فتن هاي که به خدا نسبت داده شده از آن جهت به خدا نسبت داده مي شود که خدا اين کار را تدبير کرده تا انسا نها آزمايش شوند.

اين حيثيت انتسابش به خداي متعال است و اين فتنه فرقي نمي کند که خوشايند باشد يا ناخوشايند، مرض باشد يا سلامتي، غنا باشد يا فقر، همه اين ها آزمايش الهي است. وقتي به شيطان نسبت داده مي شود از آن جهت است که وسوسه او در پيدايش اين پديده تأثير دارد. چون کارهايي هم که به خدا نسبت داده م يشود، وسائط و اسبابي دارد. ولي باز اين منافات ندارد که در عين حال آزمايش الهي هم فوق اين باشد. يعني همين کاري را که شيطان وسوسه مي کند، يکي از مصاديق آن شروري م يشود که ...« نَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ... 6» .

امّا هدف شيطان، آن بغض و کينه اي است که از آدم در دل گرفته و مي خواهد انتقامش را از فرزندان آدم بگيرد. او که انسا نها را اغوا مي کند، با اختيار خود اغوا مي کند و از اين کار، هدف خود را دنبال م يکند، زمينه گمراهي را براي ديگران فراهم مي کند، وسوسه مي کند، تزيين مي کند و ... . در اين کارها هم مجبور نيست. خودش گفت: «...لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعينَ 7» .ولي وجود شيطان در اصل عالم خلقت، و اين که بتواند وسوسه کند، تدبير الهي است؛ چراکه تا وسوسه نباشد، امتحان، طرفين خير و شرّ پيدا نمي کند.