معارف قرآن در المیزان

علامه سید محمدحسین طباطبایی؛ تألیف: سید مهدی (حبیبی) امین

نسخه متنی -صفحه : 132/ 115
نمايش فراداده

مى‏شود، نه مطلق، به اين معنا كه متعلق قدرت ابدى است كه پدرش فلانى و مادرش فلانى است و در فلان قطعه از زمان بوده و در فلان مكان مى‏زيسته و هم‏چنين به فلان قيود ديگر مقيد بوده، پس وجود يك فرد با همه روابطى كه با اجزاء عالم دارد، در حقيقت همان وجود همه عالم است و قدرت متعلقه به او قدرتى است كه متعلق به جميع اجزاء عالم شده و در اين بين جز يك قدرت كه متعلق به جميع شده و همه به وسيله آن، البته هر جزئى در جاى خودش و زمان خودش و حدود خودش وجود يافته، قدرت ديگرى در بين نيست و آن قدرت واحد مطلق است و هيچ قيدى ندارد و موجودات نسبت به آن هيچ اختلافى ندارند، اختلافى كه هست بين خود آنهاست.     پس از آنچه گذشت روشن شد كه عموم قدرت باعث نمى‏شود اختلاف موجودات نسبت به آن بر طرف شود و سهولت و صعوبتى و همچنين اختلاف ديگرى در ميان نيـايــد، پس آيــه مــورد بحــث از آيــات بـرجستــه قــرآنى است كه با آن چند نكته روشن مى‏گردد:
اول - اين كه حقيقت معاد عبـارت است از ظهور حقيقت موجودات بعد از خفاء آن.
دوم - اين كه قدرت الهى به طور مساوى متعلق به موجودات مى‏شود و اختلافى از نظر سهولت و صعوبت و دورى و نزديكى و يا هر نظر ديگرى در بين نيست.
سوم - اين كه موجودات به حسب حقيقت وجودشان مرتبط به همند به طورى كه ايجاد يكى از آنها ايجاد همه آنهاست و همه متعلق يك قدرت و آن قدرت مؤثر در همه اســت و غـيــر آن قـدرت واحـده، قـدرت ديگرى در ايجاد آنها مؤثر نيست.(1)
1- الميــــــــــــــزان ج 24، ص 200.