معارف قرآن در المیزان

علامه سید محمدحسین طباطبایی؛ تألیف: سید مهدی (حبیبی) امین

نسخه متنی -صفحه : 132/ 88
نمايش فراداده

بى واسطه بودن امر الهى

« اِنَّ مَثَلَ عيسى عِنْدَ اللّهِ كَمَثَلِ ادَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ!» (59 / آل عمران)
در اين آيه نخست خلقت آدم را ذكر نموده و ارتباط آن را با خاك كه يكى از اسباب است بيان مى‏كند سپس وجود همو را بدون ارتباطش به چيزى با تعبير «كن» خــاطـرنشــان مى‏ســازد (دقت فرماييد!) و هم‏چنيــن نظيــر ايــن آيــه اســت آيه: « ... ثُــمَّ اَنْشَأْنـاهُ خَلْقا اخَرَ...! » (14 / مؤمنون) چه ايجاد خداى‏سبحان را كه منسوب به خود اوست و سلسلـه علــل تخلــل و واسطــه نيستنــد خلــق ديگــرى نــاميـــده اســت.
پس امر عبارت است از كلمه ايجاد آسمانى يعنى فعل مختص به ذات او و اسباب و علل واسطه و تخلل نيستند و اين امر به مقياس زمان و مكان و هيچ خصيصه مادى ديگرى اندازه‏گيرى نمى‏شود.(1)
1- الميـــــــــــزان ج 25، ص 335.

مـراحل اجـمال و تفصيل امر و چگونگى نزول آن

« فيهـــا يُفْـــرَقُ كُـــلُّ اَمْــــــرٍ حَكيـــمٍ ! » (4 / دخـان)
« در آن شب مبــارك هـر امـر در هم فـرورفتـه بــاز مى‏شــود ! »
امر حكيم عبارت است از امرى كه الفاظش از يكديگر متمايز نباشد و احوال و خصوصيّاتش متعين نباشد. امور به حسب قضاى الهى داراى دو مرحله‏اند: يكى اجمال و ابهام و يكى ديگر مرحله تفصيل. « لَيْـلَةِ الْقَـدْرِ» هم به طورى كه از آيه فوق برمى آيد شبى است كه امور از مرحله احكام و ابهام به مرحله فرق و تفصيل برون مى‏آيند. از جمله امور، يكى هم قرآن كريم است، كه در شب قدر از مرحله احكام درآمده و نـازل مى‏شـود، يـعنى در خـور فهم بشر مى‏گـردد.
از ظاهر عبارت « فيهـا يُفْـرَقُ، » استمرار فهميده مى‏شود، از آن استفاده مى‏شود كه همه امور حكيم همه ساله از يكديگر جدا مى‏شود، پس مراد به امر حكيم بايد امور تكــوينـى بـاشـد، كه در هــر شــب قــدر بعد از احكام تفريق و تقسيم مى‏شود و اما معــارف و احكــام الهــى معنــا نــدارد همــه سـالـه تفـريــق و تقسيـــم شـــود.(1)
1- الميـــزان ج 35، ص 214.

قضـاى آسمان‏هاى هفتگانه و وحى امر