« فَقَضهُــنَّ سَبْــعَ سَمـواتٍ فـى يَـوْمَيْـنِ وَ اَوْحـى فـى كُـلِّ سَمـاءٍ اَمْـرَهـا ! » (12 / سجده)
« پس آسمانها را هفت عدد قرار داد آن هم در دو روز و امر هر آسمانى را در آن وحــى كرد ! »
آسمانى كه خدا متوجه آن شد، به صورت دود بود و امر آن از نظر فعليّت يافتن وجود مبهم و غيرمشخص بود، خداىتعالى امر آن را متمايز كرد و آن را در دو روز هـفت آسـمــان قـــرار داد.
آسمـان مبـدأ امـرى اسـت كـه بـه وجهى از ناحيه خداىتعالى به زمين نازل مىشـود. امـر از آسمـانـى بـه آسمـانى ديگر نازل مىشود، تا به زمين برسد. آسمـانها راههايى هستند براى سلوك امر از ناحيه خداى صاحب عرش و يا آمدوشد مـلائكـهاى كـه حـامـل امـر اوينـد. امـر خـدا را مـلائكـه از آسمـان به زمين مىآورند.
در اين جا اگر مراد به امر، امر تكوينى خداىتعالى باشد، كه عبارت است از كلمه ايجاد، در اين صورت مراد به اوامر الهيهاى كه در زمين اجرا مىشود، عبارت است از خلقت و پديد آوردن حوادث، كه آن حوادث را ملائكه از ناحيه خداى صاحب عرش حمل نموده و در نازل كردنش طرق آسمان را طى مىكنند، تا از يك يك آسمانها عبور داده، به زمين برسانند.
امر خداىتعالى را ملائكه هر آسمان حمل مىكنند و به ملائكه آسمان پايينتر تحويل مىدهند. امر خدا يك نسبت به تك تك آسمانها دارد، به اعتبار ملائكهاى كه در آن ساكنند و نسبتى هم به فرقه فرقههاى ملائكه دارد، به اعتبار اين كه حامل آن امرند و خــداونــد امــر را بـه آنـان تحميـل كـرده، يعنـى بـه ايشـــان وحـى فـرمـوده اسـت.
در نتيجه از آنچه گفته شد معلوم گرديد كه خداىسبحان در هر آسمانى امر آن آسمان را كه منسوب و متعلق به خود آن آسمان است به اهل آسمان يعنى ملائكه ساكن در آن وحى مىكند.(1)
1- الميـــــــــزان ج 34، ص 267.