مفهوم سجده روييـدنىها
« وَ النَّجْـــــمُ وَ الشَّجَــــرُ يَسْجُـــــدانِ ! » (6 / الـرحمــــن)
« گياه و درخت براى خدا سجده مىكنند ! »
منظور از اين سجده خضوع و انقياد اين دو موجود است، براى امر خدا، كه به امر او از زمين سر برمىآورند و به امر او نشو و نما مىكنند، آن هم در چارچوبى نشو نما مىكنند كه خدا برايشان مقدر كرده و از اين دقيقتر اين كه نجم و شجر رگ و ريشه خود را براى جذب مواد عنصرى زمين و تغذى با آن در جوف زمين مىدوانند و همين خود سجده آنهاست، براى اين كه با اين عمل خود خدا را سجده مىكنند و با سقوط در زمين اظهار حاجت به همان مبدئى مىنمايند كــه حــاجتشـان را بـرمىآورد و او در حقيقـت خـدايـى است كه تربيتشان مىكند.(1)
1- الميــزان ج 37، ص 194.
عبادت و سجده تكوينى كل موجودات
«... يَتَفَيَّؤُا ظِلالُهُ عَنِ الْيَمينِ وَ الشَّمائِلِ سُجَّدا لِلّهِ وَ هُمْ داخِرُونَ. وَ لِلّهِ يَسْجُدُ ما فِى السَّمـواتِ وَ مـا فِـى الاَرْضِ مِنْ دابَّةٍ وَ الْمَلائِكَةُ ... ! » (48 و 49 / نحل)
آيه شريفه مىخواهد مشركين را كه منكر توحيد و نبوتند راهنمايى كند به اين كه در حال اجسام سايهدار كه سايه از چپ و راست دورش مىزند نظر كنند، چون اين حال سجود و خضوع در برابر عظمت و كبرياء خدا را مجسم مىكند و همچنين تمامى موجودات زمينى و آسمانى از جنبندگان و ملائكه. پس همه اينها ذاتا در برابر امر او منقــادند و خضـوع و ذلـت خـود را بـه ايـن نحـو عبــادت تكـوينـى اظهـار مـىدارند.
آيه اولى سجده سايهها را كه به طور محسوس سجده براى خدا را مجسم مىسازد ذكر مىنمايد و آيه دومى سجده جنبندگان را ذكر مىكند. و اين حقيقت سجده است، كه خود نهايت درجه تذلّل و تواضع در برابر عظمت و كبرياى خدا است. براى اين كه سجده عبارتست از به رو در افتادن آدمى به روى خاك، كه البته در صورتى عبادت است كه منظور مجسـم سـاختـن ذلـت درونى باشد، پس حقيقت سجده همان تذلّل درونى است.
آنچه جنبنده در زمين و آسمان هست در برابر خدا خضوع نموده و انقياد ذاتى كه همـان سجـده است دارنـد، پس حق او «خداىتعالى» است كه پرستش و سجده شود.
اين آيه دلالت دارد بر اين كه در غير كره زمين از كرات آسمان نيز جنبندگانى هستند كه در آنجا مسكن داشته و زندگى مىكنند.(1)
1- الميـــزان ج 24، ص 134.