معارف قرآن در المیزان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف قرآن در المیزان - نسخه متنی

علامه سید محمدحسین طباطبایی؛ تألیف: سید مهدی (حبیبی) امین

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

« انسان برترين » هدف آفرينش جهان


« هُوَ الَّذى خَلَـقَ السَّمـواتِ وَ الاَرْضَ ... لِيَبْلُـوَكُمْ اَيُّكُمْ اَحْسَنُ عَمَلاً ! » (7/ هود)
با بيان فوق واضح مى‏شود كه برترين افراد انسان - اگر بين آدميان برتر مطلق پيدا شود - هدف خلقت آسمان‏ها و زمين است و لفظ آيه نيز خالى از اشاره و دلالت بر اين مطلب نيست، زيرا جمله « اَيُّكُمْ اَحْسَنُ عَمَلاً ! » مى‏رساند كه قصد جدا كردن نيكوكارترين از ديگران است خواه آن ديگرى نيكوكار يا بدكار باشد، بنابراين هر كس عملش نيكوتر از ديگران است، حالا خواه ديگران نيكوكار باشند و كارهايشان پايين‏تر از كار او باشد، يــا بــد كــار بـاشنـد، در هـر صــورت غـرض خلقـت، تميـــز بهتـريـن فـــرد است.
بـا ايـن بيـان آن چـه در حـديـث قـدسى آمده كه خدا بـه پيغمبـر خطـاب فرمود: « لَوْلاكَ لَما خَلَقْتُ اَلاَفلاكْ ! » صحيح مى‏نمايد، زيرا پيغمبراكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله برترين مردم است.(1)
1- الميــزان ج 19، ص 245.


هدف نهايى خلقت، حقيقت عبادت


« وَ مـــا خَلَقْـــتُ الْجِــــنَّ وَ الاِنْـــــسَ اِلاّ لِيَعْبُــدُونِ ! » (56 / ذاريـــــات)
جمله « اِلاّ لِيَعْبُدُونِ ! » ظهور در اين دارد كه خلقت بدون غرض نبوده و غرض از آن منحصرا عبادت بوده، يعنى اين بوده كه خلق عابد خدا باشند، نه اين كه او معبود خلق باشد، چون فرموده: « اِلاّ لِيَعْبُدُونِ!» تا آن كه مرا بپرستند و نفرموده: تا من پرستش شـوم يـا تا من معبـودشان باشم.
علاوه بر اين كه غرض هر جه باشد پيداست امرى است كه صاحب غرض به وسيله آن استكمال مى‏كند و حاجتش را بر مى‏آورد و چون خداى سبحان از هيچ جهت نقصى و حاجتى ندارد، تا به وسيله آن غرض نقص خود را جبران‏نموده حاجت خود را تأمين كند.
و نيز از جهت ديگر فعلى كه بالاخره منتهى به غرضى كه عايد فاعلش نشود لغو و سفيهانه است، لذا نتيجه مى‏گيريم كه خداى سبحان در كارهايى كه مى‏كند غرضى دارد، اما غرضش ذات خودش است، نه چيزى كه خارج از ذاتش باشد و كارى كه مى‏كند از آن كــار ســودى و غــرضــى در نظـر دارد، ولــى نه ســودى كه عايد خودش گردد، بلكه ســـودى كـه عـايد فـعلش شــــود.
اينجاست كه مى‏گوييم: خداى‏تعالى انسان را آفريده تا پاداشش دهد و معلوم است كه ثواب و پاداش عايد انسان مى‏شود، اين انسان است كه از آن پاداش متنفع و بهره‏مند مى‏گردد، نه خود خدا، چه خداى عزّوجلّ بى‏نياز از آن است. و اما غرضش از ثواب دادن خود ذات متعاليه‏اش مى‏باشد، انسان را بدين جهت خلق كرد تا پاداش دهـد و بـدين جـهت پـاداش دهـد كه «اللّــهِ» است.
پس پــاداش كمـالى اسـت بـراى فعـل خـدا، نـه فـاعـل فعـل، كـه خـود خداست، پس

/ 132