فصل نهم
ماده اوليّه خلقت
مفهوم آب در خلقت اوليّه
« ... وَ كــــانَ عَــرْشُـــهُ عَلَــــى الْمـــــآء ! » (7 / هود)
« ... و عرش او بر آب قرار داشت ! »
مراد به كلمه « اَلْمآء » در جمله « وَ كانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمآء ! » غير آن آبى است كه ما آن را آب مىناميم، به دليل اين كه فرمود: همه اشياء و آسمانها و زمين را بدون الگو و مصالح قبلى آفريد، آب به آن معنا كه نزد ما است نيز جزو آسمانها و زمين است و معقول نيست كه عرش خدا روى آب به آن معنا باشد و سلطنت خداىتعالى قبل از خلقت آسمانها و زمين نيز مستقر بود و بر روى آب مستقر بود، پس معلوم مىشود آن آب غير اين آب بوده است.(1)
1- الميــــــزان ج 2، ص 82.
مـاده اوليّـه آسمـان
« ... ثُــــــمَّ اسْتَــــوى اِلَـــى السَّمــــاءِ وَ هِـــىَ دُخــــانٌ ! » (11 / سجـــده)
معناى آيه فوق اين است كه: خدا سپس متوجّه آسمان شد و به امر آن بپرداخت و منظور از توجه به آسمان خلق كردن آن است، نه اين كه بدان جا رود، چون قصد مكانى جز با انتقال از مكــانى به مكــانى ديگــر و از جهتــى به جهــت ديگــر تصــور نــدارد و خداىتعالى از چنين چـيزى مـنزه است!
جمله « وَ هِىَدُخانٌ! » چنين معنى مىدهد، كه خداىتعالى متوجّه آسمان شد، تا آن را بيافريند، در حالى كه چيزى بود كه خدا نامش را «دود» گذاشت و آن مادهاى بود كه خدا به صورت آسمانش درآورد و آن را هفت آسمان كرد، بعد از آن كه از هم متمايز نبودند و همه يكى بودند و به همين مناسبت در آيه فرمود: «اِلَى السَّماءِ» (به صورت مفــرد) و نـفــرمـود: «اِلَـىَّ الـسَّمـواتِ !»(1)
1- الميزان ج 34، ص263.
زمان و ماده اوليّه خلق آسمانها و زمين