دارد. در اين آيه شريفه مقابلهاى نسبت به آلهاى كه مشركين براى آسمان و زمين اثبات مىكنند به كار رفته و مىفرمايد در همه آسمانها و زمين جز او اله و معبودى نيست.(1)
1- الميـزان ج 35، ص 205.
تذلّل ذاتى موجودات در برابر خـدا
«وَ لِلّهِ يَسْجُــدُ مَـنْ فِــى السَّمــواتِ وَ الاَرْضِ طَــوْعــا وَ كَــرْهــا وَ ظِللُهُمْ بِــالْغُــدُوِّ وَ الاْصــالِ ! » (15 / رعــــد)
«هــر چــه در آسمــانها و زميــن است، به رغبــت يا كــراهــت، با سايههاشان بــامــــداد و شبــــانگــاهــان سجــــده خــــدا مـىكننــــد.»
تذلّل و تواضع عامه موجودات در برابر ساحت پروردگار خود خضوع و تذلّل ذاتى است، كه هيچ موجودى از آن منفك و آن از هيچ موجودى متخلف نيست. پس به طور مسلم خضوع موجودات به طوع و بدون سفارش خواهد بود و هيچ موجودى از خود، هيچ چيز ندارد تا دربارهاش كراهت و يا امتناع و سركشى تصور شود.
موجودات عالم ما در جميع شؤون راجع به خودشان ساجد و خاضع در برابر امر خدا هستند، ولكن در پارهاى از شؤون كه مخالف طبيعت آنهاست از قبيل مرگ و فساد و بطلان آثار و آفات و مرضها و امثال آن سجود و خضوعشان كرها و در آنچه كه مــوافــق طبــع آنهاست از قبيل حيات و بقاء و رسيدن به هدف و پيروزى و كمال، به طور طوع و انقياد و مانند خضوع ملائكه است كه خدا را در آن چه كه دستورشان مىدهد نافرمانى ننمــوده و آن چه دستــور بگيــرند عمــل مىكننـد.(1)
1- الميزان ج 22، ص 214.
مفهـوم سجـده موجودات در برابر خـدا
« وَلِلّهِ يَسْجُدُ مَنْ فِى السَّمواتِ وَ الاَرْضِ طَوْعا وَ كَرْها وَ ظِللُهُمْ بِالْغُدُوِّ وَ الاْصـــالِ!» (15 / رعـــد)
اعمال اجتماعىاى كه انسان به منظور اغراض معنوى انجام مىدهد، مثلاً زمين ادب بوسيدن كه به منظور نهايت ذلت و افتادگى سجده كننده، در قبال عزت و علوّ مقام مسجود انجام مىشود، نام اين اعمال را به غرضهاى آنها نيز داده و غرضها را به همان نام مىنامند. همان طور كه بر زمين و به خاك افتادن را سجده مىگويند، تذلّل را هم سجود مىگويند، همه اينها به اين عنايت است كه برسانند كه منظور از اين اعمال اجتماعى همان غرضها و نتايج آن است.
قرآن كريم اين گونه اعمال و نظاير آن از قبيل قنوت و تسبيح و حمد و سؤال و امثال آن را به همه موجودات نسبت مىدهد. فرق ميانه اين امور، در صورت انتسابش به موجودات و همين امور در صورت وقوعش در ظرف اجتماع بشرى اين است كه غايات و