امـر الهى بـراى حفظ و دگرگونى
« لَـهُ مُعَقِّبـاتٌ مِــنْ بَيْـنِ يَـدَيْـهِ وَ مِنْ خَلْفِــه يَحْفَظُــونَــهُ مِــنْ اَمْــرِ اللّــهِ ! » (11 / رعد)
« براى انسان مأمورانى است كه از جلو و از پشت سرش، او را از امر خدا حفاظت مىكنند!»
براى هر فردى از افراد مردم به هر حال كه بوده باشد، معقبهايى(محافظینی) هستند كه ايشان را در مسيرى كه به سوى خدا دارند تعقيب نموده، از پيش رو و از پشت سر، در حال حاضر و در حال گذشته به امر خدا حفظشان مىكنند و نمىگذارند حالشان به هلاكت و فساد و يا شقاوت كه خود امر ديگر خداست متغير شود و اين امر ديگر كه حال را تغيير مىدهد وقتى اثر خود را مىكند كه مردم خود را تغيير دهند، در اين هنگام است كه خدا هم آنچه از نعمت كه به ايشان داده تغيير مىدهد و بدى را بر ايشان مىخواهد و وقتى بدى را براى مردمى خواست ديگر جلوگيرى از آن نيست، چون بشر غير خداوند ولىّ ديگرى كه متولى امورش شود ندارد، تا آن ولىّ از نفوذ اراده و خواست خداوند جلوگيرى به عمل آورد.
اين مُعَقِّبات (نگهبانان) همان طور كه آنچه حفظ مىكنند به امر خدا مىكنند، همچنين از امر خدا حفظ مىكنند، چون فنا و هلاكت و فساد هم امر خداست، همان طور كه بقا و استقامت و صحت به امر خداست، پس هيچ مركب جسمانى و مادى دوام نمىيابد مگر به امر خدا و هيچ يك از آنها تركيبش انحلال و فساد نمىيابد مگر باز به امر خدا.
در معنويات هم هيچ حالت روحى و يا عمل و يا اثر عملى دوام نمىيابد مگر به امر خدا و هيچ يك از آنها دچار حبط و زوال و فساد نمىشود مگر باز به امر خدا، آرى امر همهاش از خداست و همهاش به سوى خدا برگشت دارد. بنا بر آنچه گفته شد، معقبات همـان طـور كه بـه امـر خـدا حـفظ مىكنند، از امـر خـدا نـيز حـفظ مىكنند.(1)
1- الميـــــــزان ج 22، ص 199 و 196.
امر الهى و جريان اسباب ظاهرى
« وَ اللّــــهُ غــالِــبٌ عَلــى اَمْــرِه وَ لكِــنَّ اَكْثَــرَ النّـــاسِ لا يَعْلَمُـــــونَ ! » (21 / يوسف)
« كه خدا به كار خويش مسلط است ولى بيشتر مردم نمىدانند! »
در جمله فوق ظاهر اين است كه مراد به امر شأن باشد، شأن خدا همان رفتارى است كه در خلق خود دارد كه از مجموع آن نظام تدبير به دست مىآيد همچنان كه در سوره يونس فرمود: « يُدَبِّرُ الاَمْرَ » (5 / سجده) و اگر امر را به خدا اضافه كرد و گفت: «امره» براى اين بود كه خدا مالك همه امور است: « اَلا لَهُالْخَلْقُ وَالاَمْـرُ !» (54 / اعراف)
پس هر شأنى از شؤون عالم صنع و ايجاد، از امر خداىتعالى است و خداىتعالى غالب و آن امور مغلوب و مقهور در برابر اوست و او را در هر چه كه بخواهد مطيع و