فصل هفتم
ربوبيّت و خالقيّت
مفهــوم رب العــالميـن و اختـلاف شــرك و تــوحيــد
رب العالمين چيست؟
«قـــالَ فِـــرْعَـــوْنُ وَ مـــا رَبُّ الْعــــالَميـــــنَ؟»
«فـرعون گفت: رب العالمين چيست؟» (23 / شعرا)
ناگزيريم قبلاً اصول شرك يا وثنيت را در نظر داشته باشيم و ببينيم مكتب شرك و وثنيت اصـولاً دربـاره مسـألـه ربــوبيّت چــــه مـىگــويــد؟
مكتب شرك يا چند خدايى يا «وَثَنِيَّت»، مانند اديان توحيدى، وجود تمامى موجودات را منتهى به پديد آورندهاى واحد مىداند و وجود او را بزرگتر از آن مىداند كه به احدى تحديد شود و عظيمتر از آن مىداند كه فهم بشر و درك او بدان احاطه يابد و به همين جهت او را بزرگتر و بشر را كوچكتر از آن مىداند كه عبادت خود را متوجه او سازد. و به همين دليل از پرستش خدا و تقرب به درگاه او عدول نموده و به اشياء ديگر تقرب جستند. اشيايى از مخلوقات خدا كه وجودى شريف و نورى يا نارى دارند و خود از نزديكان درگاه خدا و فانى در اويند، مانند ملائكه، جن و قديسين از بشر و يك طبقه از آنان پادشاهان بزرگ و يا بعضى از آنان را معبود مىدانستند، كه يكى از ايشان فرعون زمان موسى بود.
وثنيت به منظور پرستش نامبردگان براى هر يك بتى ساخته بودند، تا آن بتها را بپرستند و معبودهاى نامبرده در ازاء عبادتى كه مىشوند صاحبان عبادت را به درگاه خدا نزديك نموده برايشان شفاعت كنند و خيراتى را كه از آن درگاه مىگيرند سوى ايشان سرازير كننــد و يــا آن كه شرورى كه از ايشان ترشح مىشود به سوى صاحبان عبادت نفـرستنـد.
به زعم وثنيت كارها و تدبير امور عالم هر قسمتش واگذار به يك طبقه از معبودها بود، مثلاً حب و بغض و صلح و جنگ و آسايش و امثال اينها هر يك به يك طبقه واگذار شده بود، بعضىها هم معتقد بودند تدبير نواحى مختلف عالم هر قسمت به يك طبقه از معبودين واگذار شده، مثلاً آسمان به دست يكى و زمين به دست ديگرى و انسان به دست يكى و ساير انواع موجودات به دست ديگرى واگذار شده است. در نتيجه براى وثنى مسلكان يك رب مطرح نبوده، بلكه ارباب متعدد و آلهه بسيارى قايل بودند كه هر يك عالمى را كه به او واگذار بود تدبير مىكرد. و همه اين آلهه يعنى ملائكه و جن و قـديسيـن از بشـر خـود نيز الهى دارند كه او را مىپرستند و او خداىسبحان است كه اله الاله و رب الارباب