فصل چهارم
علم الهـى
شمول علم الهى و ثبوت اشياء در كتاب مبين
« يَعْلَـمُ مـا يَلِـجُ فِـى الاَرْضِ وَ مــا يَخْــرُجُ مِنْهــا وَ ما يَنْـزِلُ مِــنَ السَّمــاءِ وَ مــا يَعْـرُجُ فيها...! » (2 / سبأ)
« خدا علم دارد به آنچه در زمين فرو مىرود و از زمين بيرون مىشود و آنچه از آسمان فرو مىآيد و به آسمان بالا مىرود...! »
اين كنايه است از علم خدا به حركت هر صـاحب حـــركتــى و آنچــه انجــام مـىدهــــد.
خداىتعالى عالم به غيب است و كوچكترين موجود از علم او دور نيست، حتى سنگينى يك ذره معلق در فضا در همه آسمانها و زمين از علم او پنهان نيست.
« وَ لااَصْغَرُ مِنْ ذلِكَ وَ لا اَكْبَرُ اِلاّ فى كِتابٍ مُبينٍ - و نه كوچكتر از آن ذره و نه بزرگتر از آن مگر آن كه در كتاب مبين ثبت است!» (61 / يونس) اين جمله علم خدا را به تمامى مــوجــودات تعميــم مىدهــد، تا كسـى نپندارد تنهــا موجودات نظير ذره را مىداند، كوچكتر از آن و بزرگتر را نمىداند، نكتهاى كه در اين آيــه بدان اشاره كرده اين است كه اشياء هر چه باشند در كتاب مبين خدا ثبوتى دارند، كه دستخــوش تغيير و تبديل نمىشود و انسان و هر موجود ديگر هر چند اجزاى دنيوىاش از هــم متــلاشى گــردد و به كلى آثارش از صفحه روزگار محو و نابود شود بــاز هم اعادهاش براى خــدا كــارى نــدارد، چــون هميــن نـابـود در كتـاب مبيــن بـــودى و ثبــــوتى دارد.(1)
1- الميـــزان ج 32، ص 250.
كــرسـى و مـراتب عـلم الـهى
« ... وَ لا يُحيطُــونَ بِشَــىْءٍ مِـنْ عِلْمِــهِ اِلاّ بِمـاشـاءَ وَسِـعَ كُــرْسِيُّــهُ السَّمــــواتِ وَ الاَرْضَ...! » (255 / بقــره)
« ... و به چيزى از علم او راه نمىيابند مگر به آن چــه خــود بخــواهــد، قلمرو علم و قــدرتش آسمــانها و زميــن را فــراگــرفتــه اســت...! »
علم هر چه هست از خداست و هر علمى هم كه نزد عالمى يافت شود آن هم از علم خداست. تنها اوست كه به روابط بين موجودات آگاه است، چون او موجودات و رابط آنها