معارف قرآن در المیزان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معارف قرآن در المیزان - نسخه متنی

علامه سید محمدحسین طباطبایی؛ تألیف: سید مهدی (حبیبی) امین

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اين همـان حقيقتـى است كـه خـداونـد از آن تعبيــر بــه «ملكــوت» كــرده است.
اما اين وجه دنيايى انسان كه ما آن را مشاهده كرده و مى‏بينيم آحاد انسان و احوال و اعمال آنان به قطعات زمان تقسيم شده و بر مرور ليالى و ايام منطبق گشته و نيز اين‏كه مى‏بينيم انسان به خاطر توجه به تمتعات مادى زمينى و لذايذ حسى از پروردگار خود محجوب شده، همه اين احوال متفرع بر وجه ديگر زندگى است، كه سابق بر اين زنــدگــى و ايــن زنــدگــى متــأخــر از آن است و موقعيت اين نشئه موقعيت «يَكُونُ» و «كُنْ» را دارد.
اين نشئه دنيوى انسان مسبوق است به نشئه انسانى ديگرى كه عين اين نشئه است، جز اين كه آحاد موجود در آن محجوب از پروردگار خود نيستند و در آن نشئه وحدانيت پروردگار را در ربوبيت مشاهده مى‏كنند و اين مشاهده از طريق مشاهده نفس خودشان است، نه از طريق استدلال، بلكه از اين جهت است كه از او منقطع نيستند و حتى يك لحظه او را غايب نمى‏بينند و لذا به وجود او و به هر حقى كه از قبل او باشد اعتراف دارند، آرى قذارت شرك و لوث معصيت از احكام اين نشئه دنيايى است، نه آن نشئه. آن نشئه قائم به فعل خداست و جز فعل خدا كس ديگرى فعل ندارد (دقت فرماييد ! )
آيه مورد بحث اشاره مى‏كند به تفصيل يك حقيقت و به يك نشئه انسانى كه سابق بر نشئه دنيايى اوست، نشئه‏اى كه خداوند در آن نشئه ميان افراد نوع انسان تفرقه و تمايز قرار داده و هر يك از ايشان را بر نفس خود شاهد گــرفتــه است كه:
« اَلَسْتُ بِــرَبِّكُــمْ؟  آيــا مــن پــروردگــار شما نيستم؟
 قالوا بلى! گفتنـد: آرى!»   
تقدم عالم ذر بر اين عالم، تقدم زمانى نيست، نشئه‏اى است كه به حسب زمان هيچ انفكاك و جدايى از نشئه دنيوى ندارد، بلكه با آن و محيط به آن است و سابقتى كه بر آن دارد سابقتى است كه «كُـنْ» بر «فَـيَكُـونُ» دارد.(1)
1- الميزان ج 16، ص 214.


عـالـم ذر و هنگـامه پيمان انسان در پيشگاه الهى


-    بـراى خـدا عهــدى است به گـردن بشــر كـه از آن بـازخـواست خـواهـد كـرد!
« وَ اِذْ اَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنٖیۤ ءادَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ اَشْهَدَهُمْ عَلیۧ اَنْفُسِهِمْ اَلَسْتُ بِرَبِّكُمْؐ ؟ قـالُوا بَلی شَهِدْنا...!» (172 / اعراف)
« ذكر كن براى مردم موطنى را كه در آن موطن، خداوند از بشر از صلبهايشان ذريّه‏شان را گرفت، به طورى كه احدى از افراد نماند مگر اين كه مستقل و مشخّص از ديگران باشد و همه در آن موطن جدا جدا از هم اجتماع نمودند و خداوند ذات وابسته به پروردگارشان را به ايشان نشان داد و عليه خود گواهشان گرفت و ايشان در آن موطن غايب و محجوب از پروردگارشان نبوده و پروردگارشان هم از ايشان محجوب نبود، بلكه به معاينه ديدند كه او

/ 132