معارف قرآن در المیزان

علامه سید محمدحسین طباطبایی؛ تألیف: سید مهدی (حبیبی) امین

نسخه متنی -صفحه : 118/ 48
نمايش فراداده

مگر وقتى كه نياتشان فاسد و سيرت تقوى و اخلاصشان در گسترش دين حق، به قدرت‏طلبى و گسترش و توسعه مملكت ( و در نتيجه حكمرانى بر انسان‏هايى بيشتر و به دست آوردن اموال زيادتر،) مبدل شد، در نتيجه آن فتوحات متوقف گرديد، آرى خداى‏تعالى هرگز نعمتى را كه به مردمى داده تغيير نمى‏دهد مگر وقتى كه مردمى نياتشان را تغيير دهند، و خداى‏تعالى در آن روزى كه دين مسلمانان را تكميل نموده، از شر دشمنان ايمنشان ساخت، با آن شرط كرد كه تنها از او بترسند و فرمود: « الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ دينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ - امروز ديگر كفار از دين شما مأيوس گشتند، پس از ايشان نترسيد و از من بترسيد!» (3 / مائده) در مسلم بودن اين غلبه كافى است كه مؤمنين را خطاب نموده و فرمود: « وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ اَنْتُمُ الاَْعْلَوْنَ اِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ - سست مشويد و اندوهگين نگرديد، كه شما بالاترين هستيد، مادام كه مؤمن باشيد!» (139 / آل‏عمران) (1)
1- الميزان ج 38، ص 44.

قضاى الهى در نصرت رسولان و پيروزى جهادگران

« وَ لَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنا لِعِبادِنَا الْمُرْسَلينَ اِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُوروُنَ!» (171 / صافات)
كلمه خداى‏تعالى عبارت از قضايى است كه درباره آنان رانده و حكمى است كه كرده، سبقت كلمه با تقدم عهدى آن است و يا تقدم به نفوذ و غلبه. مى‏فرمايد: ما قضايى حتمى درباره ايشان رانديم كه به طور يقين يارى شدگان باشند! اين معنا را با چند نوع تأكيد بيان كرده (يكى حرف «لام» در ابتداى آيه و ديگرى كلمد «قَدْ» و كـلمه «اِنَّ» و كـلمـه «لام.»)
در اين آيه شريفه نصرت را مقيد نكرده كه انبياء عليهم السلام را در دنيا نصرت مى‏دهد و يا در آخرت، و يا به نحوى ديگر، بلكه در آيه ديگر نصرت را عموميت داده، و فرمود: «اِنّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذينَ امَنُوا فِى الْحَيوةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ يَقُومُ الاَشْهادُ - ما مطمئنا رسولان خود را يارى مى‏كنيم و نيز آنان را كه به ايشان ايمان آوردند، هم در دنيا و هم در روز قيامت كه گواهان به پا مى‏خيزند!» (51 / غافر)
پس رسولان خدا هم در حجت و دليل منصورند، براى اين كه راه حق را پيش گرفته‏اند، و راه حق هرگز شكست نمى‏خورد، و هم بر دشمنان خود منصورند، يا به اين‏كه خدا ياريشان مى‏دهد، دشمنان را زيردست كنند، و يا از ايشان انتقام بگيرند، چنانكه خداى‏تعالى فرموده: « قبل از تو نفرستاديم مگر مردانى از اهل قراء كه به ايشان نيز وحى مى‏كرديم... تا وقتى كه رسولان ديگر مأيوس مى‏شدند و مى‏پنداشتند ديگر همه نقشه‏شان بر آب و بيهوده شد، كه ناگهان نصرت ما مى‏رسيد و هر كس را كه مى‏خواستيم نجات مى‏يافت، ولى عذاب ما حتى يك نفر از مجرمين را هم باقى نگذاشت!» (109 و 110 / يوسف) رسولان در آخرت هم منصورند: « يَوْمَ لا يُخْزِى اللّهُ النَّبِــىَّ وَ الَّذينَ امَنُــوا مَعَهُ !» (8 / تحريـم)
« وَ اِنَّ جُنْدَنا لَهُمُ الْغالِبُونَ!» (173 / صافات)
مراد به «جُنْدَنا» جامعه‏اى است كه به امر خدا حركت مى‏كند و در راه خدا جهاد