معارف قرآن در المیزان

علامه سید محمدحسین طباطبایی؛ تألیف: سید مهدی (حبیبی) امین

نسخه متنی -صفحه : 118/ 51
نمايش فراداده

قضاى الهى در هدايت خلق

« اِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى وَ اِنَّ لَنا لَلاْخِرَةَ وَ الاْوُلى!» (12 / ليل)
جمله « اِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى ! » مى‏رساند كه هدايت خلق از امورى است كه خداى سبحان قضايش را رانده و آن را بر خود واجب كرده، چون حكمتش اين ايجاب را اقتضاء مى‏كرده، براى آن خلايق را آفريده و خودش غرض از خلقت را عبادت خود دانسته و فرموده: « وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الاِْنْسَ اِلاّ لِيَعْبُدُونِ !» (56 / ذاريات) و به حكم اين آيه غرض از خلقت را عبادت خود معرفى نموده و به حكم آيه زير آن را راه مستقيم بين خود و خلقــش دانسته و فرمــوده: « اِنَّ اللّهَ رَبّــى وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقيمٌ ـ  محققا اللّه‏ پروردگار من و پروردگار شماست، پس تنها او را بپرستيد، كه راه مستقيم همين است!» (51 / آل‏عمران) و نيز فرموده: « وَ اِنَّكَ لَتَهْدى اِلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ، صِراطِ اللّهِ ... ـ محققا تو ايشان ‏را به‏سوى صراط مستقيم يعنى صراط اللّه‏ هدايت مى‏كنى !» (52و53 / شورى)
و بر خود واجب كرده كه راه خود را براى آنان بيان نموده، سپس ايشان را به آن راه هدايت كند، البته هدايت به معناى نشان دادن راه، حال چه اين كه بپذيرند و آن راه را پيش بگيرند و چه نپذيرند و راه ديگر بروند: « وَ عَلَى اللّهِ قَصْدُ السَّبيلِ وَ مِنْها جائِرٌ... ـ هدايت به سوى راه ميانه به عهده خداست چون همه راه‏ها ميانه نيست و بعضى انحرافى است!» (9 / نحل) و فرموده: « وَاللّهُ يَقُولُ الْحَقَّ وَ هُوَ يَهْدِى السَّبيلَ - خدا حق را مى‏گويد و همو به سوى راه هدايت مى‏كند!» (4 / احزاب) و باز فرموده: « اِنّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ اِمّا شاكِرا وَ اِمّا كَفُورا - ما او را به سوى راه هدايت كرديم، حال يا شكر اين نعمت به جا مى‏آورد و يا كفران مى‏كند!» (3 / انسان)
خواهى گفت از اين آيات بر مى‏آيد كه هدايت تنها كار خداست و بنابراين پس انبياء چه كاره‏اند؟ در پاسخ مى‏گوييم منافات ندارد كه انبياء هم قيام به اين امر بكنند، براى اين كه اگر هدايت كنند به اذن او مى‏كنند و خود مستقل در اين كار نيستند، (هم‏چنان‏كه در هيچ كارى نيستند!) و خود خداى‏تعالى در عين اين كه فرموده: « اِنَّكَ لا تَهْدى مَنْ اَحْبَبْتَ وَ لكِنَّ اللّهَ يَهْدى مَنْ يَشاءُ - تو چنان نيستى كه هر كس را بخواهى هدايت كنى، لكن اين خداست كه هر كس را بخواهد هدايت مى‏كند!» (56 / قصص) و در عين حال فرموده: « لَتَهْدى اِلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ !» (52 / شورى) و « قُلْ هذِهِ سَبيلى اَدْعُوا اِلَى اللّهِ عَلى بَصيرَةٍ اَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنى - بگو اين است راه من كه خلق را با بصيرت به سوى خدا بخوانم، هم خودم و هم پيروانم !» (108 / يوسف)
همه اين‏ها در باب هدايت به معناى ارائه طريق بود و اما هدايت به معناى رساندن به هدف كه در آيات مورد بحث رساندن به آثار حسنه‏اى است كه به دنبال يافتن هدايت الهى و متصف شدن به صفت عبوديت مى‏آيد، از قبيل رسيدن به حيات طيبه در دنيا، و حيات سعيده ابدى آخرت، پر واضح است كه از قبيل صنع و ايجاد است، كه مختص به خداى‏تعالى است و از امورى است كه خدا قضايش را رانده و بر خود واجب كرده و در آيه زير وعـده‏اش را مسجــل نموده:
« فَمَنِ اتَّبَعَ هُداىَ فَلا يَضِلُّ وَ لايَشْقى - كسى كه هدايت مرا پيروى كند نه گمراه