معارف قرآن در المیزان

علامه سید محمدحسین طباطبایی؛ تألیف: سید مهدی (حبیبی) امین

نسخه متنی -صفحه : 118/ 81
نمايش فراداده

سنت الهى در تقلب احوال و تحول حوادث

« فَاِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرا !» (5 / انشراح)

خداى‏تعالى در آيه قبلى به رسول خود صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏آله فرمود: ما اين دشوارى‏ها را از دوش تو برداشتيم، معلوم است كه اين عمل خداى‏تعالى مانند همه اعمالش بر طبق سنتى بوده كه در عالم به جريان انداخته و آن اين است كه هميشه بعد از هر دشوارى سهولتى پديد مى‏آورد. و به همين جهت مطلب دو آيه قبل را تعليل كرده به اين كه اگر از تو وضع وزر كرديم و اگر نامت را بلند ساختيم، براى اين بود كه سنت ما بر اين جارى شده كه بعد از عُسْر يُسْر بفرستيم، و بنابراين احتمال لام در كلمه «اَلْعُسْر» لام جنس خواهد بود، نه لام استغراق، مى‏خواهد بفرمايد جنس عسر اين طور است كه به دنبالش يسر مى‏آيد، نه تمامى فرد فرد عسرها، و بعيد نيست كه يسر يا عسر از مصاديق سنتى ديگر باشد، و آن سنت تحول حوادث و تقلب احوال و بى‏دوامى همه شؤون زندگى دنياست.(1)
1- الميـــزان ج 40، ص 290.

سنت الهى محو باطل و احقاق حق

« وَ يَـمْـحُ الـلّهُ الْـباطِلَ وَ يُحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِماتِه!» (24 / شورى)
مسأله محو باطل و احقاق حق سنتى است كه خداى‏تعالى آن را با كلمات خود جارى مى‏سازد، و منظور از كلمات همان وحى است كه خداى‏تعالى به انبيايش مى‏كند و كلام ربوبى اوست كه مقاصد را به انبيايش تفهيم مى‏كند ممكن هم هست مراد به كلمات خدا نفوس انبيا باشد، چون اين نفوس شريفه خاصيت كلام را دارند، كلام از منويات پرده بر مى‏دارد، نفوس انبيا هم رازهاى غيبى را هويدا مى‏سازد.
« اِنَّهُ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ ! » (24 / شورى) به اين علت باطل را محو و حق را احقاق مى‏كند، كه داناى به دل‏ها و منويات آن‏هاست، و مى‏داند هر دلى چه استدعايى دارد، آيا استدعاى هدايت دارد، و يا ضلالت، اقتضاى شرح دارد، و يا ختم و مهر خوردن؟ تا با انــزال وحى و توجيه دعــوت به سوى همه دل‏ها هر يك را به مقتضاى خود برساند.(1)
1- الميـــزان ج 35، ص 82.

سنت الهى و قضاى او در تنازع حق و باطل

« وَ يُحِقُّ اللّهُ الْحَقَّ بِكَلِماتِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ!» (82 / يونس)
مراد از كلمات در اين آيه قضاهاى مختلف الهى در شؤون اشياء كونى است كه بر اساس حق جريان دارند زيرا قضاى الهى قطعى بوده و سنت او جارى بر آن است كه حــق و باطل را در تمــام كون در برابر هم قرار دهــد. آن‏گاه ديرى نپايد كه باطــل فانى شود و اثرش از بين برود و حق با جــلاى خاص خود باقى ماند و اين است گفته خــدا « اَنْــزَلَ مِنَ