معارف قرآن در المیزان

علامه سید محمدحسین طباطبایی؛ تألیف: سید مهدی (حبیبی) امین

نسخه متنی -صفحه : 118/ 90
نمايش فراداده

شريفه:
«ما خَلَقْنَا السَّمواتِ وَ الاَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما اِلاّ بِالْحَقِّ وَ اَجَلٍ مُسَمًّى!» (3 / احقاف) و آيه:
« اَفَحَسِبْتُمْ اَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثا وَ اَنَّكُـمْ اِلَيْنا لاتُرْجَعُونَ !» (115 / مؤمنون) و آيه شريفه:
« وَ ما خَلَقْنَا السَّمواتِ وَ الاَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما لاعِبينَ ما خَلَقْناهُما اِلاّ بِالْحَـقِّ وَ لـكِنَّ اَكْـثَرَهُـمْ لا يَـعْلَمُونَ!» (38 و 39 / دخان) و آيه:
« مَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ اللّهِ فَاِنَّ اَجَلَ اللّهِ لاَتٍ !» (5 / عنكبوت) (1)
1- الميزان ج 7، ص 53 و 61.

نظام امتحان مقدمه داورى الهى در آخرت

« كُــلُّ نَفْسٍ ذائِقَــةُ الْمَـوْتِ وَ نَبْلُوكُــمْ بِالشَّـرِّ وَ الْخَيْـرِ فِتْنَةً!» (35 / انبياء)
مراد به نفس در جمله فوق انسان است كه استعمال دومى از استعمالات سه گانه اين كلمه است، نه روح انسانى، چون معهود كلام خدا نيست كه نسبت موت را به روح انسانى داده باشد. آيه شريفه عموميتش تنها درباره انسان‏هاست و شامل ملائكه و جن و ساير حيوانات نمى‏شود. اين جمله زمينه‏چينى براى جمله بعدى است كه مى‏فرمايد: «وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً،» يعنى ما شما را به آن‏چه كراهت داريد از قبيل مرض، فقر، و امثال آن و به آن‏چه دوست داريد، از قبيل صحت، و غنى و امثال آن، مى‏آزماييم، آزمودنى - كانّه فرموده: هر يك از شما را به حياتى محدود، و مؤجل زنده مى‏داريم، و در آن حيات به وسيله خير و شر امتحان مى‏كنيم، امتحان كردنى، و سپس به سوى پروردگارتان بازگشت مى‏كنيد، پس به لَه و عليه‏تان حكم مى‏كند.
در اين جمله به علت حتمى بودن مرگ نيز اشاره كرده، و آن اين است كه اصولاً زندگى هر كسى حياتى است امتحانى، و آزمايشى، و معلوم است كه امتحان جنبه مقدمه دارد، غرض اصلى متعلق به خود آن نيست، بلكه متعلق به ذى‏المقدمه است. و اين نيز روشن است كه هر مقدمه‏اى ذى‏المقدمه‏اى دارد، و بعد از هر امتحانى موقفى است كه در آن موقف نتيجه امتحان معلوم مى‏شود، پس براى هر صاحب حياتى مرگى است حتمى، و بازگشتى است به سوى خداى سبحان، تــا در آن بـازگــشت دربــاره‏اش داورى شــود.(1)
1- الميـــزان ج 28، ص 126.

آزمايش الهى و قضاى محتوم مرگ و انتقال انسان‏ها

« وَ جاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذلِكَ ما كُنْتَ مِنْهُ تَحيدُ !» (19 / ق)
مراد به سكره و مستى موت، حال نزع و جان كندن آدمى است، كه مانند مستان