ص: 25
ص: 26
الفصل الأوّل: عظمة شهر رمضان و حرمته
رسول اللّه صلى الله عليه و آله عِندَ حُضورِ شَهرِ رَمَضانَ: سُبحانَ اللّهِ! ما ذا يَستَقبِلُكُم!؟ و ما ذا تَستَقبِلونَ!؟ قالَها ثَلاثا.[1]
______________________________
(1) فضائل الأشهر الثلاثة: ص 140 ح 150؛ صحيح ابن خزيمة: ج 3 ص 189 ح 1885.
(2) فضائل الأشهر الثلاثة: ص 140 ح 151؛ صحيح ابن خزيمة: ج 3 ص 190 ح 1886.
(3) فضائل الأشهر الثلاثة: ص 95 ح 78، بحار الأنوار: ج 96 ص 340 ح 5.
ص: 27
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به هنگام فرا رسيدن ماه رمضان: «سبحان اللّه! چه چيز به استقبال شما مىآيد؟! و شما چه چيز را استقبال مىكنيد؟!».
پيامبر صلى الله عليه و آله اين را سه بار فرمود.
ص: 28
الفصل الثاني: خصائص شهر رمضان
2/ 1 شَهرُ اللّهِ
2/ 2 شَهرُ ضِيافَةِ اللّهِ
ما حَرَّمَ اللّهُ عَلَيهِ، دَخَلَ الجَنَّةَ بِغَيرِ حِسابٍ.[7]
______________________________
(1) فضائل الأشهر الثلاثة: ص 44 ح 20، بحار الأنوار: ج 97 ص 68 ح 4.
(2) ثواب الأعمال: ص 84 ح 5، بحار الأنوار: ج 97 ص 75 ح 26.
(3) فضائل الأشهر الثلاثة: ص 77 ح 61، بحار الأنوار: ج 96 ص 356 ح 25.
(4) فضائل الأشهر الثلاثة: ص 123 ح 130.
ص: 29
2/ 1 ماه خدا
2/ 2 ماه ميهمانى خدا
پرهيز كند، بدون حساب وارد بهشت مىشود.
ص: 30
2/ 3 سَيِّدُ الشُّهورِ
فَيُنادي مُنادٍ مِن عِندِ اللّهِ جَلَّ جَلالُهُ: «يا مَعشَرَ الخَلائِقِ، هذِهِ صُوَرُ الشُّهورِ الَّتي عِدَّتُها عِندَ اللّهِ اثنا عَشَرَ شَهرا في كِتابِ اللّهِ يَومَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الأَرضَ، سَيِّدُها و أفضَلُها شَهرُ رَمَضانَ، أبرَزتُها لِتَعرِفوا فَضلَ شَهري عَلى سائِرِ الشُّهورِ، و لِيَشفَعَ لِلصّائِمينَ مِن عِبادي و إمائي و اشَفِّعَهُ فيهِم».[9]
2/ 4 أوَّلُ السَّنَةِ
و أوَّلُ السَّنَةِ.[11]
______________________________
(1) شرح الأخبار: ج 1 ص 223 ح 207؛ فضائل الأوقات للبيهقي: ص 89 ح 205.
(2) فضائل الأشهر الثلاثة: ص 110 ح 102.
(3) الإقبال: ج 1 ص 193، بحار الأنوار: ج 97 ص 350.
(4) الإرشاد: ج 1 ص 14، بحار الأنوار: ج 41 ص 315 ح 40.
ص: 31
2/ 3 سَرور ماهها
منادى، از سوى خداى متعال ندا سر مىدهد كه: «اى همه آفريدگان! اينها، سيماى ماههايى است كه نزد خداوند، از روزى كه آسمانها و زمين را آفريد، شمارشان در كتاب خدا دوازدهتاست. سَرور و برترِ آنها، ماه رمضان است. آن را آشكار ساختم تا برترى ماه مرا بر ماههاى ديگر بشناسيد و تا براى مردان و زنانى كه بنده مناند، شفاعت كند و من هم شفاعتش را درباره آنان بپذيرم».
2/ 4 آغاز سال
فرمود:] سَرِ سال، ماه رمضان است.
ص: 32
2/ 5 فيهِ لَيلَةُ القَدرِ
2/ 6 فيهِ نُزولُ القُرآنِ
الكتاب
«شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ».[14]
الحديث
______________________________
(1) تهذيب الأحكام: ج 4 ص 333 ح 1046، الإقبال: ج 1 ص 31 و ص 32 نحوه.
(2) تهذيب الأحكام: ج 4 ص 152 ح 422؛ سنن النسائي: ج 4 ص 129.
(3) البقرة: 185.
(4) الكافي: ج 2 ص 629 ح 6.
ص: 33
2/ 5 شب قدر، در ماه رمضان است
2/ 6 نزول قرآن در شب قدر
قرآن
«ماه رمضان، ماهى كه قرآن در آن فرود آمده است تا هدايتى براى مردم و نشانههايى روشن از هدايت و جداسازى [ميان حق و باطل] باشد».
حديث
ص: 34
2/ 7 فيهِ نُزولُ الكُتُبِ السَّماوِيَّةِ
______________________________
(1) عيون أخبار الرضا عليه السلام: ج 2 ص 116 ح 1، بحار الأنوار: ج 6 ص 80 ح 1.
(2) الكافي: ج 2 ص 629 ح 6؛ السنن الكبرى: ج 9 ص 317 ح 18649 نحوه.
ص: 35
2/ 7 نزول كتب آسمانى در شب قدر
ص: 36
الفصل الثالث: بركات شهر رمضان
3/ 1 غُفرانُ اللّهِ
______________________________
(1) الفردوس: ج 2 ص 60 ح 2339، كنز العمّال: ج 8 ص 466 ح 23688.
(2) سنن الترمذي: ج 3 ص 67 ح 683، صحيح البخاري: ج 2 ص 672 ح 1802؛ فضائل الأشهر الثلاثة: ص 105 ح 94، و ليس فيهما «و قامه»، بحار الأنوار: ج 96 ص 366 ح 42 وج 97 ص 17 ح 35.
(3) مسند ابن حنبل: ج 4 ص 110 ح 11524؛ فضائل الأشهر الثلاثة: ص 131 ح 138.
(4) مستدرك الوسائل: ج 7 ص 370 ح 8443 نقلًا عن القطب الراوندي في لبّ اللباب.
ص: 37
3/ 1 آمرزش الهى
ص: 38
3/ 2 العِتقُ مِنَ النّارِ
3/ 3 جَوامِعُ بَرَكاتِهِ و خَصائِصِهِ
شَفاعَتَهُ في عَدَدِ رَملِ عالِجٍ مِن مُذنِبي أهلِ التَّوحيدِ.[26]
______________________________
(1) النوادر للأشعري: ص 18 ح 2، بحار الأنوار: ج 96 ص 381 ح 6.
(2) الكافي: ج 4 ص 68 ح 7، بحار الأنوار: ج 96 ص 362 ح 31.
(3) الكافي: 4 ص 67 ح 4؛ صحيح ابن خزيمة: 3 ص 192 ح 1887.
(4) فضائل الأشهر الثلاثة: ص 142 ح 153.
(5) الأمالي للصدوق: ص 71 ح 38، بحار الأنوار: ج 96 ص 356 ح 24.
ص: 39
3/ 2 آزادى از آتش دوزخ
3/ 3 مجموعه بركات و ويژگىهاى ماه رمضان
ص: 40
أمّا واحِدَةٌ: فَإِذا كانَ أوَّلُ لَيلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ نَظَرَ اللّهُ عز و جل إلَيهِم، و مَن نَظَرَ اللّهُ إلَيهِ لَم يُعَذِّبهُ أبَدا.
و أمَّا الثّانِيَةُ: فَإِنَّ خُلوفَ أفواهِهِم حينَ يُمسونَ عِندَ اللّهِ عز و جل أطيَبُ مِن ريحِ المِسكِ.
و أمَّا الثّالِثَةُ: فَإِنَّ المَلائِكَةَ يَستَغفِرونَ لَهُم في لَيلِهِم و نَهارِهِم.
و أمَّا الرّابِعَةُ: فَإِنَّ اللّهَ عز و جل يَأمُرُ جَنَّتَهُ أنِ استَغفِري و تَزَيَّني لِعِبادي، فَيوشِكُ أن يَذهَبَ عَنهُم نَصَبُ الدُّنيا و أذاها و يَصيروا إلى جَنَّتي و كَرامَتي.
و أمَّا الخامِسَةُ: فَإِذا كانَ آخِرُ لَيلَةٍ غُفِرَ لَهُم جَميعا.
فَقالَ رَجُلٌ: في لَيلَةِ القَدرِ يا رَسولَ اللّهِ؟
فَقالَ: أ لَم تَرَ إلَى العُمّالِ إذا فَرَغوا مِن أعمالِهِم وُفّوا؟![27]
______________________________
(1) الخصال: ص 317 ح 101؛ مسند ابن حنبل: ج 3 ص 144 ح 7922.
ص: 41
يكى، آن كه: چون نخستين شب ماه رمضان شود، خداوند [با نظر رحمت] به آنان مىنگرد و خداوند به هر كس [چنين] بنگرد، هرگز عذابش نمىكند.
دوم، آن كه: بوى ناخوش دهان آنان، آنگاه كه به شب وارد شوند، نزد خداوند متعال از بوى مشك، خوشبوتر است.
سوم، آن كه: فرشتگان در هر شب و روزشان، براى آنان آمرزش مىطلبند.
چهارم، آن كه: خداوند متعال به بهشتِ خود فرمان مىدهد كه:" استغفار كن و خود را براى بندگانم بياراى. نزديك است كه رنج و آزار دنيا از آنان زدوده شود و به بهشت من و كرامت من روى آورند".
امّا پنجم، آن كه: چون آخرين شب فرا رسد، همه آنان آمرزيده مىشوند».
مردى گفت: در شب قدر، اى پيامبر خدا؟
فرمود: «مگر نمىبينى كه كارگران، چون از كارهاى خود فارغ مىشوند، مزد كامل مىگيرند؟».
ر. ك: ص 71 (بركات ميهمانى خدا).
ص: 43
سخنى درباره به بند كشيده شدن شيطانها در ماه رمضان
در بسيارى از احاديث اين باب، به اين نكته اشاره شده بود كه در ماه رمضان، شياطين به بند كشيده مىشوند. در اين زمينه پرسشهايى پديد مىآيد، از قبيل اين كه:
شيطان كيست؟ در نظام حكيمانه خلقت، چرا به شيطان اجازه داده شده كه انسان را گمراه سازد؟ مرز تسلّط شيطان بر انسان تا كجاست؟ چرا خداوند، در ماه رمضان، شياطين را به بند مىكشد و از تأثير گمراهگرانه آنان جلوگيرى مىكند؛ ولى در ماههاى ديگر، آنان را آزاد مىگذارد؟ و سرانجام، اگر اين گونه رواياتْ درستاند، چگونه شمارى از روزهداران، در اين ماه، مرتكب گناه مىشوند؟
پاسخ تفصيلى و كافى به اين پرسشها، مجالى ديگر مىطلبد؛ امّا آنچه به طور اجمال مىتوان گفت، اين است كه: در ديدگاه اسلامى، شياطين، موجوداتى نامرئى از جنس جناند كه از شعور، آگاهى، آزادى و قدرتِ انتخاب برخوردارند؛ ليكن با سوء استفاده از آزادى خود، با زيبا جلوه دادن زشتىها و تحريك هوسهاى نامشروع انسان، به گمراه ساختن و فريب دادن او مىپردازند.
امّا در وراى اين نقش اغواگرانهاى كه شياطين در نظام آفرينش بازى مىكنند، حكمتِ: شكوفايى استعدادهاى پنهانى انسان، تربيت در حدّ انسان كامل، و آماده
ساختن او در سايه مقاومت در برابر اين لغزشگاهها و فريبها، نهفته است.
اين، در حالى است كه مرز سلطه شياطين بر انسان، از حدّ تحريك و وسوسه فراتر نمىرود. از اين رو، آنان انسان را به زشتىها دعوت مىكنند؛ ليكن نمىتوانند او را به ارتكاب زشتىها وا دارند.
با اين توضيح، آنچه در اين مورد بايد بررسى شود، دو مسئله است:
نخست. به بند كشيده شدن شياطين در ماه رمضان.
دوم. بررسى عوامل پنهان در وراى انجام دادن گناهان در اين ماه، با آن كه شياطين در بندند و نقش گمراهگرانه ندارند.
ص: 44
علّت به بند كشيده شدن شياطين در ماه رمضان
تحليل و بررسى روايات دينى در موضوع به بند كشيده شدن شياطين و جلوگيرى از آنها در ماه رمضان، دو علّت را نشان مىدهد، با اين توضيح كه علّت دوم در طولِ علّت اوّل است:
1. طبيعت پيشگيرانه روزه
روزه به طور طبيعى، زمينهاى را كه شيطان بر اساس آن، انسان را به گمراهى مىكشاند، از بين مىبرد. به تعبير دقيقتر، زنجيرى كه در ماه رمضان، شيطان را به بند مىكشد، چيزى جز خودِ روزه نيست. از اين رو، در حديث پيامبر خدا آمده است:
إنَّ الشَّيطانَ لَيَجرى مِنِ ابنِ آدَمَ مَجرَى الدَّمِ فَضَيِّقوا مَجارِيَهُ بِالجُوعِ؛
شيطان در انسان جارى مىشود، همچون جريان خون. پس با گرسنگى،
مجارى او را تنگ كنيد.
ص: 45
اين حديث، به روشنى بر اين نكته دلالت دارد كه روزه به طور طبيعى، مانع تسلّط شيطان بر انسان مىشود. زنجيرى كه روزه دارد، نه تنها شيطان را به بند مىكشد، بلكه كششهاى نفْس امّاره را هم مهار مىكند، آن را به اسارت در مىآورد و جلوى سلطه آن را بر انسان مىگيرد، و به فرموده امير مؤمنان عليه السلام:
نِعمَ العَونُ عَلى أسرِ النَّفسِ وَ كَسرِ عادَتِهَا التَّجَوُّعُ؛
گرسنگى، چه خوب ياورى براى اسير كردن نفْس و شكستن عادت آن است!
بر اين اساس، همه رواياتى كه در ستايش گرسنگى و نقش آن در خودسازى و تربيت نفْس، وارد شدهاند، هدف آنها ايجاد مانع طبيعى در برابر سلطه شيطان بر انسان و نگهدارى انسان از كششها و اغواگرىهاى نفْس و نيز آزادسازى نيروهاى عقلى و شكوفاسازى استعدادهاى انسانى است، آن گونه كه از اين دو روايت كه از مجموعه احاديث اين گونه برگزيدهايم روشن مىشود. پيامبر خدا فرمود:
جاهِدوا أنفُسَكُم بِالجُوعِ وَ العَطَشِ، فَإِنَّ الأجرَ فى ذلِكَ كَأَجرِ المُجاهِدِ فى سَبيلِ اللّهِ؛
به وسيله گرسنگى و تشنگى، با نفس خويش جهاد كنيد؛ چرا كه پاداش آن، مثل پاداش جهادكننده در راه خداست.
نيز فرمود:
أحيوا قُلُوبَكُم بِقِلَّةِ الضِّحكِ و قِلَّةِ الشَّبَعِ، وَ طَهِّروها بِالجُوعِ تَصفو [تَصفُ] وَ تَرِقُّ؛
ص: 46
دلهاى خود را با كم خنديدن و كم خوردن، زنده كنيد و آن را با گرسنگى، پاك سازيد تا صاف و رقيق شود.
2. عنايت ويژه خداوند
افزون بر پشتوانهاى كه روزه به طور طبيعى براى روزهداران جهت جلوگيرى از سلطه شيطان و اغواگرىهاى او پديد مىآورد، اين برنامه عبادى، خود به خود، زمينهساز شمول عنايتهاى خدا بر آنان مىگردد. آنچه در روايات با عنوان به بند كشيدن شياطين در اين ماه آمده است، به همين نكته اشاره دارد.
به عبارت ديگر، عنايت الهى گزاف نيست تا سؤال شود: چرا خداى سبحان، مانع سلطه شيطان نمىشود و در بقيّه ماهها بين انسان و سلطه او فاصله نمىاندازد؟ هرگز؛ بلكه ريشه اين توفيق و عنايت الهى، در انتخاب خود انسان و ورود او به ميهمانسراى رمضان، نهفته است.
علّت سود نبردن از به بند كشيده شدن شياطين
در چارچوب تحليلى كه گذشت كه مىرساند در اين ماه، شياطين نسبت به انسان و دست كم نسبت به روزهداران، سلطه ندارند سؤال اساسى دومى مطرح مىشود؛ چرا كه مىبينيم گاهى روزهداران هم در اين ماه دچار غفلت و گناه مىشوند. تشريع كفّارههايى كه براى درمان اين حالتهاست نيز گواه آن است. سيّد ابن طاووس رحمه الله در تصوير اين نكته مىگويد:
يكى از دينداران از من پرسيد: «من از به بند كشيده شدن شياطين بهره چندانى نمىبرم؛ چون همان حالت غفلت را كه پيش از ماه رمضان داشتم، دارم و گويا فرقى نكرده است و با زنجير شدن ياران شيطان، از آن كاسته نشده است ...».
دو پاسخ به اين پرسش مىتوان داد:
ص: 47
1. شيطان، به تنهايى زمينهساز گناهان نيست.
اين پاسخ، بر اين نكته استوار است كه خطاها و گناهانى كه از انسان سر مىزند، تنها به شيطان و اغواگرى او مربوط نمىشود؛ بلكه دو منشأ اساسى ديگر هم دارد: نفْس امّاره، و زنگارهاى متراكمى كه پيامد گناهان پيشيناند و دل را آلوده و سياه ساختهاند.
در واقع، عنايت الهىاى كه در ماه رمضان شامل انسان مىشود، تنها تأثير عامل نخستين را كه مربوط به شيطان است، از بين مىبرد؛ امّا دو عامل ديگر همچنان نقش ايفا مىكنند و جهت زمينهسازى براى انحراف انسان و سر زدن گناهان از او و غافل ماندن وى، كافىاند.
بر فرض كه روزه بتواند همه كششهاى نفْس امّاره را بپوشاند و تأثير آن را در كشاندن انسان به طرف خطاها و گناهان از بين ببرد، زنگارهاى متراكم از گناهان گذشته، كافىاند كه براى روزهدار، خطرآفرين باشند و او را در معرض غفلت و گناه قرار دهند.
2. در بند بودن شيطانها، نسبى است.
از تحليل گذشته روشن شد كه زنجيرى كه شيطان را به بند مىكشد، از خود روزه ماه رمضان فراهم مىشود و نه از چيز ديگرى. بنا بر اين، هر چه روزه مستحكمتر و كاملتر باشد، زنجيرى كه شيطان را به بند مىكشد و جلوى نفْس امّاره را مىگيرد، محكمتر خواهد بود و از ميزان غفلت و انحرافهاى ناشى از آن، خواهد كاست.
بر اين پايه، مىتوان گفت: روزه آنان كه در ماه رمضان، گناهانى مرتكب مىشوند، روزه كاملى نيست.
ص: 48
الفصل الرابع: التّأكيد على استثمار بركاته
رسول اللّه صلى الله عليه و آله: إنَّ الشَّقِيَّ مَن حُرِمَ غُفرانَ اللّهِ في هذَا الشَّهرِ العَظيمِ.[28]
تعليق
أحاديث هذا الفصل هي تحذير و إنذار في ظاهرها، و هي بشارة في باطنها، خاصّةً أحاديث النَّبي صلى الله عليه و آله الّتي يدعو فيها على من لم تشمله المغفرة الإلهية في هذا الشهر الكريم و ينعته بالشقاء. و لذا جاء عن العالم الرباني ملكي تبريزي (ت 1343 ق)
رضوان اللّه عليه قوله: «و من أبلغ ما ورد في البشارة لشهر رمضان دعاء النَّبي صلى الله عليه و آله على من لم يُغفر له فيه، حيث إنّه صلى الله عليه و آله قال: مَنِ انسَلَخَ عَنهُ شَهرُ رَمَضانَ وَ لَم يُغفَر لَهُ فَلا غَفَرَ اللّهُ لَهُ[32] فإنّ هذا الدعاء بلحاظ أنّه صلى الله عليه و آله بُعث رحمة للعالمين، بشارة عظيمة لسعة الرحمة و عموم الغفران في الشهر، و إلّا لم يكن مع كونه رحمة للعالمين يدعو لمسلم و لو كان مذنبا».[33]
______________________________
(1) فضائل الأشهر الثلاثة: ص 77 ح 61، بحار الأنوار: ج 96 ص 356 ح 25.
(2) فضائل الأشهر الثلاثة: ص 73 ح 53، بحار الأنوار: ج 96 ص 362 ح 30.
(3) تهذيب الأحكام: ج 4 ص 152 ح 422؛ سنن النسائي: ج 4 ص 129.
(4) الكافي: ج 4 ص 66 ح 3، بحار الأنوار: ج 96 ص 342 ح 6.
(5) الإقبال: ج 1 ص 454 و فيه «من انسلخ من شهر رمضان ...».
(6) المراقبات: ص 103.
ص: 49
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: بدبخت، كسى است كه در اين ماه بزرگ، از آمرزش الهى محروم بماند.
نكته
ظاهر احاديث اين فصل، هشدار و بيم دادن است؛ امّا باطن آنها بشارت است، بويژه احاديث پيامبر صلى الله عليه و آله كه كسانى را كه در اين ماه، مشمول آمرزش الهى نمىشوند، نفرين مىكند و آنان را بدبخت مىشمارد. از اين رو، عالم ربّانى مرحوم آية اللّه ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى (م 1343 ق) مىگويد:
از رساترين نكاتى كه در بشارت به ماه رمضان روايت شده، نفرين پيامبر صلى الله عليه و آله بر كسانى است كه در اين ماه آمرزيده نمىشوند، آنجا كه
فرموده است: «آمرزيده مباد كسى كه ماه رمضان از او بگذرد و آمرزيده نشود!».
از آنجا كه پيامبر صلى الله عليه و آله رحمتى براى جهانيانْ برانگيخته شده است، اين نفرين، بشارت بزرگى به رحمت گسترده و فراگيرىِ آمرزشِ الهى در اين ماه است، وگرنه ايشان با آن كه رحمتى براى جهانيان است، هرگز مسلمانى را نفرين نمىكند، هر چند فردى گنهكار باشد.
[1] ( 1) فضائل الأشهر الثلاثة: ص 140 ح 150؛ صحيح ابن خزيمة: ج 3 ص 189 ح 1885.
[2] ( 2) فضائل الأشهر الثلاثة: ص 140 ح 151؛ صحيح ابن خزيمة: ج 3 ص 190 ح 1886.
[3] ( 3) فضائل الأشهر الثلاثة: ص 95 ح 78، بحار الأنوار: ج 96 ص 340 ح 5.
[4] ( 1) فضائل الأشهر الثلاثة: ص 44 ح 20، بحار الأنوار: ج 97 ص 68 ح 4.
[5] ( 2) ثواب الأعمال: ص 84 ح 5، بحار الأنوار: ج 97 ص 75 ح 26.
[6] ( 3) فضائل الأشهر الثلاثة: ص 77 ح 61، بحار الأنوار: ج 96 ص 356 ح 25.
[7] ( 4) فضائل الأشهر الثلاثة: ص 123 ح 130.
[8] ( 1) شرح الأخبار: ج 1 ص 223 ح 207؛ فضائل الأوقات للبيهقي: ص 89 ح 205.
[9] ( 2) فضائل الأشهر الثلاثة: ص 110 ح 102.
[10] ( 3) الإقبال: ج 1 ص 193، بحار الأنوار: ج 97 ص 350.
[11] ( 4) الإرشاد: ج 1 ص 14، بحار الأنوار: ج 41 ص 315 ح 40.
[12] ( 1) تهذيب الأحكام: ج 4 ص 333 ح 1046، الإقبال: ج 1 ص 31 و ص 32 نحوه.
[13] ( 2) تهذيب الأحكام: ج 4 ص 152 ح 422؛ سنن النسائي: ج 4 ص 129.
[14] ( 3) البقرة: 185.
[15] ( 4) الكافي: ج 2 ص 629 ح 6.
[16] ( 1) عيون أخبار الرضا عليه السلام: ج 2 ص 116 ح 1، بحار الأنوار: ج 6 ص 80 ح 1.
[17] ( 2) الكافي: ج 2 ص 629 ح 6؛ السنن الكبرى: ج 9 ص 317 ح 18649 نحوه.
[18] ( 1) الفردوس: ج 2 ص 60 ح 2339، كنز العمّال: ج 8 ص 466 ح 23688.
[19] ( 2) سنن الترمذي: ج 3 ص 67 ح 683، صحيح البخاري: ج 2 ص 672 ح 1802؛ فضائل الأشهر الثلاثة: ص 105 ح 94، و ليس فيهما« و قامه»، بحار الأنوار: ج 96 ص 366 ح 42 وج 97 ص 17 ح 35.
[20] ( 3) مسند ابن حنبل: ج 4 ص 110 ح 11524؛ فضائل الأشهر الثلاثة: ص 131 ح 138.
[21] ( 4) مستدرك الوسائل: ج 7 ص 370 ح 8443 نقلًا عن القطب الراوندي في لبّ اللباب.
[22] ( 1) النوادر للأشعري: ص 18 ح 2، بحار الأنوار: ج 96 ص 381 ح 6.
[23] ( 2) الكافي: ج 4 ص 68 ح 7، بحار الأنوار: ج 96 ص 362 ح 31.
[24] ( 3) الكافي: 4 ص 67 ح 4؛ صحيح ابن خزيمة: 3 ص 192 ح 1887.
[25] ( 4) فضائل الأشهر الثلاثة: ص 142 ح 153.
[26] ( 5) الأمالي للصدوق: ص 71 ح 38، بحار الأنوار: ج 96 ص 356 ح 24.
[27] ( 1) الخصال: ص 317 ح 101؛ مسند ابن حنبل: ج 3 ص 144 ح 7922.
[28] ( 1) فضائل الأشهر الثلاثة: ص 77 ح 61، بحار الأنوار: ج 96 ص 356 ح 25.
[29] ( 2) فضائل الأشهر الثلاثة: ص 73 ح 53، بحار الأنوار: ج 96 ص 362 ح 30.
[30] ( 3) تهذيب الأحكام: ج 4 ص 152 ح 422؛ سنن النسائي: ج 4 ص 129.
[31] ( 4) الكافي: ج 4 ص 66 ح 3، بحار الأنوار: ج 96 ص 342 ح 6.
[32] ( 5) الإقبال: ج 1 ص 454 و فيه« من انسلخ من شهر رمضان ...».
[33] ( 6) المراقبات: ص 103.