صفحه 441
دارند، بخاطر تفاوتى در جسم ايشان يا در لباسشان نيست، بلكه باز بخاطر انتسابى است كه با خدا دارند، چون خدا ايشان را برگزيده، و به نبوت اختصاصشان داده، و نبوت، خود يكى از امور معنوى است، و گر نه در دنيا خوشگلتر و خوشلباستر از انبياء بسيار بودند، و نيز برخوردارتر از ايشان از نعمتها زياد بودهاند.
آن گاه گفته است: علاوه بر اينكه اين روايات بخاطر تناقض و تعارضى كه با يكديگر دارند، و نيز بخاطر اينكه سند صحيحى ندارند، و علاوه مخالف با ظاهر كتابند، از درجه اعتبار ساقطاند.
و نيز گفته: اين روايات از جعليات اسرائيلىها است، كه به دست زنديقهاى يهود در بين مسلمانان انتشار يافته، و خواستهاند بدين وسيله معارف دينى مسلمانان را زشت و در هم و بر هم كنند، تا هيچ يهود و نصارايى رغبت به اسلام پيدا نكند.
مؤلف: اين بود گفتار آن معترض، اينك در پاسخ مىگوئيم: هر چند كه مطالبش تا اندازهاى موجه و درست است، و ليكن قدرى تندروى كرده، و (مثل همه تندرويها كه انسان را از آن طرف مىاندازد) طورى اشكال كرده كه خودش دچار اشكال بزرگتر و زنندهتر شده است.
اما اينكه گفت: روايات از درجه اعتبار ساقطند، چون كه با هم تعارض و تناقض دارند، و نيز مخالف با كتاب خدا هستند، اشكال واردى نيست، براى اين كه اگر كسى مىخواست به مضمون يك يك آنها ترتيب اثر دهد، اين اشكال وارد بود، (كه مثلا در بودن، مناقض با ياقوت بودن است) ولى ما گفتيم: كه پذيرفتن آن معناى مشتركى كه همه بر آن دلالت دارند، عيبى ندارد، و معلوم است كه تعارض در متن روايات ضررى به آن معناى مشترك و جامع نمىزند.
البته اين را هم بگوئيم: كه سخن ما همه در باره رواياتى بود كه به مصادر عصمت، يعنى رسول خدا (ص)، و ائمه معصومين از ذريه او منتهى مىشود، نه روايات ديگر، كه مثلا از مفسرين صحابه و تابعين نقل شده، چون صحابه و تابعين حالشان حال ساير مردم است، و از نظر روايت هيچ فرقى با ساير مردم ندارند، و حتى آن كلماتى هم كه بدون تعارض از ايشان نقل شده، حالش، حال آن كلماتى است كه متعارض است، و خلاصه سخن اينكه، كلمات صحابه و تابعين نه متعارضش حجت است، و نه بدون متعارضش، براى اينكه آنچه در اصول معارف دينى حجت است، كتاب خدا است و سنت قطعى و بس.
پس رواياتى كه در مثل مسئله مورد بحث از معصومين نقل ميشود، و در آنها تعارض هست، صرف اين تعارض باعث نمىشود كه ما آنها را طرح نموده، از اعتبار ساقط بدانيم، مگر آنكه همان جهت جامع نيز مخالف با كتاب خدا و سنت قطعى باشد، و يا نشانههايى از دروغ و جعل همراه داشته باشد.