صفحه 454
مىگفت: (اسلمت لك، من تسليم توام) بلكه بايد مىگفت: (اسلمت لرب العالمين، تسليم آنم كه همه عالم مربوب و تسليم اويند).
خوب بحمد اللَّه وجه اين دو التفات را فهميديم، حال ببينيم كلمه (اسلمت) چه معنا دارد؟
اصولا كلمه (اسلام) كه باب افعال است، و كلمه (تسليم) كه باب تفعيل است، و كلمه (استسلام) كه باب استفعال است، هر سه يك معنا را مىدهند، و آن اين است كه كسى و يا چيزى در برابر كس ديگر حالتى داشته باشد كه هرگز او را نافرمانى نكند، و او را از خود دور نسازد، اين حالت اسلام و تسليم و استسلام است، هم چنان كه در قرآن كريم آمده: (بَلى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ، آرى كسى كه روى دل تسليم براى خدا كند)، «1» و نيز فرموده: (إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنِيفاً، من روى دل، متوجه بسوى آن كس ميكنم كه آسمانها و زمين را بيافريد توجهى معتدلانه). «2»
و وجه هر چيز عبارت از آن طرف آن چيز است كه روبروى تو قرار دارد، ولى بالنسبه به خداى تعالى وجه هر چيز تمامى وجود آنست، براى اينكه چيزى براى خدا پشت و رو ندارد، پس اسلام انسان براى خداى تعالى وصف رام بودن و پذيرش انسان است، نسبت بهر سرنوشتى كه از ناحيه خداى سبحان برايش تنظيم مىشود، چه سرنوشت تكوينى، از قدر و قضاء و چه تشريعى از اوامر و نواهى و غير آن، و به همين جهت ميتوان گفت: مراتب تسليم بر حسب شدت و ضعف وارده بر انسان و آسانى و سختى پيش آمدها، مختلف مىشود، آنكه در برابر پيشآمدهاى ناگوارتر و تكاليف دشوارتر تسليم مىشود، اسلامش قوىتر است، از اسلام آن كس كه در برابر ناگوارىها و تكاليف آسانترى تسليم مىشود، پس بنا بر اين اسلام داراى مراتبى است.
مرتبه اول اسلام
مرتبه اول از اسلام پذيرفتن ظواهر اوامر و نواهى خدا است، به اينكه با زبان، شهادتين را بگويد، چه اينكه موافق با قلبش هم باشد، و چه نباشد، كه در اين باره خداى تعالى فرموده: (قالَتِ الْأَعْرابُ: آمَنَّا، قُلْ: لَمْ تُؤْمِنُوا، وَ لكِنْ قُولُوا: أَسْلَمْنا، وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمانُ فِي قُلُوبِكُمْ، اعراب گفتند:
ما ايمان آورديم بگو: هنوز ايمان نياوردهايد، و لكن بگوئيد: اسلام آورديم، چون هنوز ايمان داخل در قلبتان نشده). «3» در مقابل اسلام باين معنا اولين مراتب ايمان قرار دارد، و آن عبارتست از اذعان و باور قلبى بمضمون اجمالى شهادتين، كه لازمهاش عمل به غالب فروع است.
1- سوره بقره آيه 112 2- سوره انعام آيه 79 3- سوره حجرات آيه 14