ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 1 -صفحه : 693/ 664
نمايش فراداده

صفحه 641

زنجير اسارت كشيدند، و آيا اين روش را جز انتحار براى نجات از درد، نامى ديگر ميتوان نهاد؟

(اين وضع افراد و جوامع مادى مسلك است كه ديديد اساس تمدنشان بر خرافه‏پرستى است و بنائى هم كه روى اين اساس چيده‏اند خرافه روى خرافه است) (مترجم).

راهى كه قرآن در اين مورد پيموده است

و اما راهى كه قرآن كريم در اين باره پيموده اين است كه دستور داده آنچه را كه خدا (يعنى مبدأ هستى عالم و هستى انسانها) نازل كرده پيروى نمايند، و از اينكه بدون مدرك و علم سخنى بگويند اجتناب ورزند، اين در مرحله اعتقاد و نظر، و اما در مرحله عمل دستور داده هر كارى كه مى‏كنند به منظور بدست آوردن پاداشى بكنند كه نزد خدا برايشان آماده شده، حال اگر آنچه مى‏كنند مطابق ميلشان و شهوتشان هم باشد، هم به سعادت دنيا رسيده‏اند و هم به سعادت آخرت و اگر مطابق ميلشان نباشد و بلكه مايه محروميت از مشيتهايشان باشد، نزد خدا پاداشى عظيم دارند، و آنچه نزد خداست بهتر و باقى‏تر است.

و بدانند كه آنچه ماديين مى‏گويند كه (پيروى دين تقليدى است كه علم آن را نمى‏پذيرد و بطور كلى علم پرستش خدا و دين را از خرافات عهد دوم از عهدهاى چهارگانه‏اى ميداند كه بر بشر گذشته:

1- عهد اساطير 2- عهد مذهب 3- عهد فلسفه 4- عهد علم كه عهد امروز بشر است و تنها از علم پيروى مى‏كند و خرافات را نميپذيرد) سخنى است بدون علم و رأيى خرافى است.

پيروى از دين تقليد نيست

ما در پاسخ مى‏گوئيم اما پيروى از دين تقليد نيست، زيرا دين عبارتست از: مجموعه‏اى از معارف مربوط به مبدأ و معاد و قوانينى اجتماعى، از عبادات و معاملات كه از طريق وحى و نبوت به بشر رسيده، نبوتى كه صدقش با برهان ثابت شده و نيز از مجموعه‏اى اخبار كه مخبر، صادق از آنها خبر داده، مخبرى كه باز صادق بودنش به برهان ثابت شده است.

و معلوم است كه پيروى چنين دينى پيروى علم است نه خرافات، چون فرض كرديم كه به صدق آن مخبر، عالميم و برهان علمى بر آن داريم، و ما در بحث گذشته در ذيل آيه: (وَ إِذْ قالَ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً) «1» كلامى در تقليد داشتيم، بدانجا مراجعه شود.

1- بقره- 67