چرا غفلت كرده و بدون جهت در اين مدت طولانى خود را به ستوه آوردى و بيچاره كردى؟" و چون از اين سؤال، جوابى نيافته اظهار پشيمانى كرده چون پشيمانى عبارت است از تاثر خاص روحى و تالم باطنى كه بعد از مشاهده ندانمكاريهاى خود به آدمى دست مىدهد، وقتى دست مىدهد كه ببيند در فلان كار و براى رسيدن به فلان هدف فلان شرط و سبب را به كار نبرده و در نتيجه آن منفعتى كه در نظر داشته عايدش نشده، و يا به جاى منفعت ضررى متوجه او گشته، و شما خواننده گرامى مىتوانى اينطور بگويى كه پشيمانى تاثرى است كه فقط بعد از يادآورى ندانمكاريها و سهلانگارى در استفاده از امكانى از امكانات به آدمى دست مىدهد.
حال آدمى كه مرتكب ظلمى شده و نمىخواهد مردم بر عمل او آگاه شوند نيز چنين حالى است، چون چنين كارهايى طبيعتا از امورى است كه جامعه، با نظام جارىاى كه دارد آن را نمىپذيرد، زيرا اجزاى چنين جامعهاى به هم پيوسته و مرتبط است و خواه ناخواه اثر چنين كارهايى كه با نظام در آن منافات دارد ظاهر مىشود، هر چند كه در اول حدوث آن كار مردم نفهمند و خبردار نشوند، و انسان ظالم و مجرم مىخواهد نظام جارى در جامعه را مجبور كند به اينكه عمل او را قبول كند، و قبول نخواهد كرد.
نظير اينكه انسان يك طعام سمى و يا مايع سمى را بخورد، و بخواهد جهاز هاضمه خود را مجبور كند به اينكه آن سم را هضم كند و معلوم است كه جهاز هاضمه او آن سم را هضم نخواهد كرد، پس او هر چند كه مىتواند سم را داخل در شكم خود بكند، ليكن او يك موعدى براى بروز اثر سم دارد كه به هيچ وجه تخلف نمىكند، ظالم نيز چنين وضعى دارد، بالآخره ظلم او گريبانش را خواهد گرفت، كه" إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ" «1».
همانطور كه اثر سم در موقع خودش ظاهر مىشود، انسانى هم كه در انجام واجبش و مراقبت و رعايت آنچه رعايتش لازم است نقص تدبير داشته، در موقع خود اثر نقص تدبيرش ظاهر مىشود، در آن لحظه است كه دچار پشيمانى مىشود و اگر بخواهد آن نقيصه را جبران و آن دريدگى را رفو كند، خرابى ديگرى پيدا مىشود، و اين دريدگىهاى پى در پى هم چنان ادامه مىيابد تا خداى تعالى او را در انظار عموم رسوا سازد.
از بيان گذشته اين معنا روشن گرديد كه جمله:" فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ" اشاره است به اينكه قاتل از دفن نكردن جسد برادرش پشيمان شده بود، و چه بسا ممكن است كسى بگويد:
مراد، پشيمانى او از اصل قتل بوده باشد، و اين احتمال بعيدى نيست.
(1) بدرستى كه پروردگارت در كمين گاه است." سوره فجر، آيه 14".