مىشوند مىگويند:" قالَتْ أُخْراهُمْ لِأُولاهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النَّارِ" و نيز در باره آنان مىفرمايد: هر امتى كه داخل دوزخ شود امت ديگر را لعنت مىكند تا آنكه با يكديگر روبرو شوند، آن وقت هر كسى از ديگرى تبرى جسته و هر كس ديگرى را لعنت مىكند به اين معنا كه با يكديگر احتجاج مىكنند، اين به آن مىگويد تو مرا به اينجا كشانيدى، او جواب مىگويد، و همچنين هر كسى مىخواهد كاسه را سر ديگرى بشكند، و ديگرى را به اعتراف وادار سازد بلكه بدين وسيله خود را از عذاب عظيمى كه او را احاطه كرده برهاند، غافل از اينكه امروز روز قبول عذر و روز نجات نيست" «1».
مؤلف: اينكه امام (ع) فرمود:" هر امتى كه داخل دوزخ شود" معناى آيه را نقل فرموده.
و در الدر المنثور در تفسير آيه" لا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوابُ السَّماءِ" مىگويد: ابن مردويه از براء بن عازب نقل كرده كه گفت: رسول خدا (ص) اين جمله را" لا يفتح لهم"- با ياء- قرائت فرمود «2».
و نيز در الدر المنثور مىگويد طيالسى، ابن ابى شيبه، احمد، هناد بن سرى، عبد بن حميد و ابو داوود در سنن خود و ابن جرير، ابن ابى حاتم، حاكم- وى روايت را صحيح شمرده-، ابن مردويه و بيهقى در كتاب عذاب قبر همگى از براء بن عازب نقل كردهاند كه گفت: ما با رسول خدا (ص) بدنبال جنازهاى از انصار براى تشييع بيرون شديم، وقتى به قبر رسيديم كه هنوز لحد را نچيده بودند، حضرت نشست ما نيز در اطراف آن جناب نشستيم، ليكن چنان مرعوب و مجذوب بوديم كه تو گويى مرگ بر سر ما سايه افكنده، نفس از كسى بيرون نمىآمد. حضرت چوبى در دست داشت و آن را به زمين مىزد، ناگاه سر بلند كرد و دو يا سه نوبت فرمود:" پناه ببريد به خداوند از عذاب قبر".
سپس فرمود: بنده مؤمن اگر در دنيا دل از دنيا كنده باشد و دلبستگيش همه به آخرت باشد در دم مرگ فرشتگانى نورانى و سفيد روى با كفنهاى بهشتى و حنوطى از حنوط بهشت نازل مىشوند و در چشمانداز مؤمن مىنشينند، بطورى كه مؤمن همه را مىبيند. آن گاه ملك الموت فرود آمده در بالين او مىنشيند و مىگويد: اى جان پاك بيرون شو به سوى مغفرت پروردگارت و رضوان او، پس جانش مانند آبى كه از دهان مشك فرو مىريزد بيرون
(1) اصول كافى ج 2 ص 31 حديث شماره 1 باب 17 (2) الدر المنثور ج 3 ص 3 ط بيروت