ترجمه تفسیر المیزان جلد 8

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 8

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مى‏آيد. آرى، شما جان كندن را غير اين مى‏بينيد، و به چشم شما طور ديگرى مى‏آيد. به هر حال، ملك الموت، آن جان را گرفته، همين كه گرفت نمى‏گذارند حتى يك چشم بر هم زدن در دست او بماند، فورا از او مى‏گيرند و در لاى حنوط و كفنش مى‏گذارند، بويى خوشتر از هر مشكى از آن برخاسته، و به اين ترتيب او را به آسمان بالا مى‏برند، از هيچ جمعيتى از ملائكه عبور نمى‏كنند مگر اينكه از در تعجب مى‏گويند: اين چه روح پاكى است! و در جواب مى‏شنوند اين روح فلان، پسر فلان است. البته در اينجا بهترين اسمهاى او را به زبان مى‏آورند، تا آنكه به اين منوال به آسمان دنيايش برسانند، در آنجا اجازه ورود خواسته پس از كسب رخصت وارد مى‏شوند، در همين منزل مقربين هر آسمانى به پيشوازش مى‏آيند و هر كدام تا آسمانى كه مامور آن آسمان است وى را بدرقه مى‏كند، و همچنين تا به آسمان هفتم برسد، در آنجا از ناحيه پروردگار خطاب مى‏رسد كه نامه بنده مرا در عليين بنويسيد، و او را به زمين برگردانيد، چون من بندگان مؤمن را از زمين آفريده‏ام و دوباره به زمين بر مى‏گردانم، و در قيامت از زمين بيرونشان مى‏آورم، و آن وقت روحشان را به جسدشان عودت مى‏دهم.

پس روحش را به جسدش برمى‏گردانند و آن دو ملك در قبرش فرود آمده او را مى‏نشانند، و از او مى‏پرسند:" پروردگارت كيست؟" در جواب مى‏گويد:" اللَّه تعالى پروردگار من است". مى‏گويند:" دينت چيست؟" مى‏گويد:" دين من اسلام است".

مى‏پرسند:" اين مرد كه در بين شما مبعوث شده چكاره است؟". مى‏گويد:" رسول اللَّه و فرستاده خداوند است". مى‏پرسند:" از كجا مى‏گويى؟". مى‏گويد:" كتاب خدا را خواندم، و به او ايمان آورده و تصديقش نمودم". در اينجا از آسمان ندايى مى‏رسد كه بنده مرا تصديق كنيد، و از بهشت برايش فرش و لباس برده، از قبرش درى به سوى بهشت باز كنيد، در نتيجه نسيم و بوى بهشت تا قبرش مى‏وزد و قبرش تا آنجا كه چشمش كار كند فراخ شده آن وقت مردى خوش رو و خوش لباس و خوشبو به نزدش مى‏آيد و به او مى‏گويد: بشارت باد تو را به چيزى كه باعث مسرت تو است، اين بود آن روزى كه در دنيا وعده داده شدى. مى‏پرسد تو كيستى كه از سر و رويت خير مى‏بارد؟ آن مرد مى‏گويد: من عمل صالح توام. در اينجا از فرط خوشحالى عرض مى‏كند: پروردگارا! قيامت را زودتر بپا دار تا زودتر به اهل و مال خود برسم.

سپس رسول خدا (ص) فرمود: بنده كافر وقتى به طرف آخرت و مرگ روى مى‏آورد و از دنيا نااميد مى‏شود، فرشتگانى سياه چهره با پلاسهايى خشن به استقبالش آمده و تا آنجا كه چشمش كار كند در چشم‏اندازش مى‏نشينند، آن گاه ملك الموت بر بالينش‏

/ 504