صفحهى 303
تقليدى خود جمود بخرج ندادند، خداوند بر دلهايشان مهر ننهاده بود «1».
خواننده محترم متوجه شد به اينكه اختصاص دادن آيه به كفار و تصرف در ساير قيود آن و از آن جمله منحصر كردن اشاره آن را به عذاب، هيچ دليلى ندارد.
و اما اينكه گذشت خدا را بصورت استقبال تعبير كرد و فرمود:" ثُمَّ يَتُوبُ اللَّهُ"، وجهش اين است كه خواسته است اشاره كند به اينكه در توبه هميشه باز، و عنايت الهى و فيضان عفو و مغفرتش همواره جريان دارد، بخلاف نزول سكينت او كه دائمى نيست، و لذا در باره آن، فعل را به صيغه ماضى استعمال كرد و فرمود:" فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ".
" يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذا ..."
در مجمع البيان در تفسير اين آيه گفته است: هر چيز پليدى را كه طبع انسان از آن تنفر داشته باشد" نجس" گويند، مثلا گفته مىشود: مردى نجس و يا زنى نجس و يا قومى نجس، چون اين كلمه مصدر است. و وقتى اين كلمه با كلمه" رجس" استعمال شود، نون آن مكسور و گفته مىشود:" رجس نجس". و كلمه" عيله" به معناى فقر و تنگدستى است، و" عال، يعيل" به معناى" فقير شده" است «2».
و نهى از ورود مشركين به مسجد الحرام بحسب فهم عرفى امر به مؤمنين است، به اينكه نگذارند مشركين داخل مسجد شوند. و از اينكه حكم مورد آيه تعليل شده به اينكه چون مشركين نجسند، معلوم مىشود كه يك نوع پليدى براى مشركين و نوعى طهارت و نزاهت براى مسجد الحرام اعتبار كرده، و اين اعتبار هر چه باشد غير از مساله اجتناب از ملاقات كفار است با رطوبت.
و مقصود از" عامِهِمْ هذا- امسالشان" سال نهم از هجرت يعنى سالى است كه على ابن ابى طالب (ع) سوره برائت را به مكه برد، و براى مشركين خواند، و اعلام كرد كه ديگر حق ندارند با بدن عريان طواف كنند، و ديگر هيچ مشركى حق طواف و زيارت را ندارد.
و جمله" وَ إِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً" معنايش اين است كه: اگر از اجراى اين حكم ترسيديد كه بازارتان كساد و تجارتتان راكد شود و دچار فقر گرديد، نترسيد كه خداوند بزودى شما را از فضل خود بى نياز مىسازد، و از آن فقرى كه مىترسيد ايمن مىفرمايد.
(1) تفسير المنار جلد 10 ص 248 (2) مجمع البيان ج 5 ص 20