صفحهى 45
گناهانتان را محو مىسازد و خدا داراى فضلى بزرگ است (29).
اين آيات متضمن نواهى و اوامرى است راجع به جهاد اسلامى و مربوط و مناسب با داستان جنگ بدر، و نيز مردم را تشويق و تحريك مىكند بر ترس از خدا و زنهار مىدهد از مخالفت خدا و رسول او و اينكه مردم خود را در معرض غضب خداى سبحان درآورند، و در آنها اشاره به پارهاى از وقايع كه در جنگ بدر رخ داده و منتهايى كه خداوند بر مؤمنين نهاده نيز مىكند.
" يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا زَحْفاً فَلا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبارَ"" لقاء" مصدر" لقى، يلقى" ثلاثى مجرد و" لاقى، يلاقى" ثلاثى مزيد است، راغب در مفردات خود مىگويد:" لقاء" به معناى روبرو شدن و برخوردن دو چيز با يكديگر است، و گاهى هم با اين كلمه تعبير مىشود از برخورد يكى با ديگرى و گفته مىشود فلانى را ملاقات كرد و يا ملاقات مىكند، البته اين كلمه در ادراك به حس و به چشم و بصيرت استعمال مىشود، ادراك به حس مانند:" تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَلْقَوْهُ- آرزوى مرگ مىكنيد قبلا از آنكه آن را ملاقات نماييد"، و ادراك به چشم مانند:" لَقَدْ لَقِينا مِنْ سَفَرِنا هذا نَصَباً- راستى از اين سفرمان چه ناراحتى ديديم". و ملاقات خدا عبارت است از قيامت و بازگشت به سوى او، مانند:" وَ اعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلاقُوهُ- بدانيد كه شما او را خواهيد ديد" و نيز مانند:" الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ- و آنان كه مىپندارند كه خدا را خواهند ديد"، و لقاء به معناى ملاقات هم آمده مانند:" وَ قالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا- و آنان كه ديدار ما را آرزو ندارند گفتند" و نيز مانند:
" إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقِيهِ- تو كوشندهاى به سوى پروردگارت كوشيدنى تا او را ملاقات كنى"«1».
و در مجمع البيان مىگويد: لقاء به معناى اجتماع بر وجه مقاربت و نزديكى است، چون اجتماع گاهى به غير اين وجه هم مىشود، و آن اجتماع را لقاء نمىگويند مانند اجتماع چند عرض در يك محل «2».
(1) مفردات راغب ماده" لقى". (2) مجمع البيان ج 3- 4 ص 529