ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 10 -صفحه : 573/ 369
نمايش فراداده

و در همان تفسير، از ابراهيم بن ابى العلاء از يكى از دو امام باقر و صادق (ع) روايت كرده كه فرمود وقتى خداى تعالى فرمود:

" يا أَرْضُ ابْلَعِي ماءَكِ وَ يا سَماءُ أَقْلِعِي"، زمين با خود گفت مامور شده‏ام تنها آب خودم را فرو ببرم نه آب آسمان را، در نتيجه زمين آب خود را فرو برد، و آب آسمان در اطراف زمين به صورت اقيانوسها باقى ماند. «1»

و در همان كتاب از ابى بصير از امام ابى الحسن موسى بن جعفر (ع) روايتى در باره" جودى" نقل كرده كه در آن آمده:

" جودى كوهى است در موصل". «2»

و نيز در همان كتاب از مفضل بن عمر از امام صادق (ع) روايت كرده كه در ذيل جمله" وَ اسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِيِّ" فرمود:

جودى همان فرات كوفه است. «3»

مؤلف: روايت قبلى را روايات ديگرى نيز تاييد مى‏كند.

و در همان كتاب از عبد الحميد بن ابى الديلم از امام صادق (ع) روايت كرده كه فرمود: بعد از آنكه نوح سوار بر كشتى شد اين خطاب صادر شد كه:" بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ" «4». و در مجمع البيان در ذيل آيه" وَ قِيلَ يا أَرْضُ ابْلَعِي ماءَكِ ..." مى‏گويد:

چنين روايت شده كه كفار قريش مى‏خواستند در مقام معارضه با قرآن برآيند چهل روز دور هم جمع شده طعامهايى از مغز گندم و گوشت گوسفند و شرابى كهنه خوردند تا به خيال خود ذهنشان صاف شود، همين كه مى‏خواستند دست به كار شوند اين آيه به گوششان خورد، لا جرم به يكديگر گفتند: اين كلام كلامى است كه هيچ گفتارى نمى‏تواند شبيه به آن شود، و به هيچ كلام مخلوقى شباهت ندارد، و بناچار از تصميم خود منصرف شدند. «5»

(2) همان مدرك، ص 150.

(3) همان مدرك، ص 149.

(4) همان مدرك، ص 151.

(5) مجمع البيان، ج 3، ص 160.