ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 10 -صفحه : 573/ 56
نمايش فراداده

عكرمه پسر ابى جهل در روز فتح مكه از آن شهر فرار كرد، و خود را به ساحل دريا رسانيده، بر كشتى سوار شد، ولى كشتى دچار طوفان گرديد، عكرمه فريادش بلند شد كه اى" لات" و اى" عزى" مرا نجات دهيد. مردم كشتى گفتند: در چنين حالى صحيح نيست كه كسى غير خدا را به فريادرسى بخواند، بايد خدا را خواند، و آن هم با كمال خلوص. عكرمه گفت: به خدا سوگند اگر در دريا، اللَّه يكتا باشد در خشكى هم يكتا است، و در نتيجه همانجا مسلمان شد. «1»

مؤلف: اين روايت به طرق بسيارى و با مضامين مختلفى نقل شده.

و در تفسير عياشى از منصور بن يونس از امام صادق (ع) روايت شده كه فرمود: سه عمل نكوهيده است كه شرش به صاحبش برمى‏گردد، اول عهدشكنى، دوم بغى و سوم مكر كردن با خداى تعالى. و در باره بغى فرمود:" يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّما بَغْيُكُمْ عَلى‏ أَنْفُسِكُمْ" «2» مؤلف: اين مطلب از انس از رسول خدا (ص) روايت شده، به اين مضمون كه فرمود: سه چيز است كه شر آن به صاحبش برمى‏گردد، يكى شكستن پيمان، ديگرى نيرنگ و سوم بغى، آن گاه رسول خدا (ص) اين آيات را تلاوت فرمودند:

" يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّما بَغْيُكُمْ عَلى‏ أَنْفُسِكُمْ" و" وَ لا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ" «3» و" فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى‏ نَفْسِهِ" «4»، اين روايت را سيوطى در الدر المنثور «5» آورده.

و در الدر المنثور است كه ابو نعيم- در كتاب الحليه- از ابى جعفر محمد بن على روايت كرده كه گفت: هيچ عبادتى برتر از سؤال و خواهش از درگاه خدا نيست، و هيچ چيزى به جز دعا قضاء را بر نمى‏گرداند، و سريع‏ترين كارهاى خير در اثر بخشيدن، احسان است، كه از هر كار خير ديگر ثوابش زودتر به صاحبش بر مى‏گردد، و سريعترين كارهاى زشت در اثر بخشيدن بغى است كه خيلى سريع عقوبتش به صاحبش مى‏رسد، و اين عيب براى يك انسان كافى است كه عيب‏هاى مردم را ببيند، و از ديدن عيب‏هاى خود كور شود، و اينكه مردم را به كارهايى امر و دعوت كند كه خودش استطاعت آن را ندارد،

(2) تفسير عياشى، ط. اسلاميه، ج 2، ص 121.

(3) و نيرنگ جز به اهلش برنمى‏گردد." سوره فاطر، آيه 43"

(4) و هر كسى پيمان بشكند عليه خودش مى‏شكند." سوره فتح، آيه 10"

(5) الدر المنثور، ج 3 ص 303.