ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 13 -صفحه : 558/ 91
نمايش فراداده

پس مى‏توان گفت كه امداد و مد هر چيز به اين است كه از نوع خودش بدان اضافه كنيم تا بدين وسيله وجود و بقايش امتداد يابد، كه اگر اين اضافه را نكنيم وجودش قطع مى‏شود، مانند چشمه آب كه از منبع زير زمينى خود مدد گرفته و لحظه به لحظه به آن اضافه مى‏شود، و در نتيجه جريانش امتداد مى‏يابد.

خداى سبحان هم كه انسان را در عملش (چه دنيوى چه اخروى) امداد مى‏كند در حقيقت به همين معنا است، زيرا تمامى وسائل عمل و آنچه كه عملش در تحققش محتاج بدان است از قبيل علم و اراده و ابزار بدنى و قواى فعاله و مواد خارجى كه عمل روى آنها واقع مى‏شود، و عامل با عمل خود در آنها تصرف مى‏كند، و همچنين اسباب و شرائط مربوط به عمل و به مواد، همه و همه امورى تكوينى هستند كه آدمى خودش در خلقت و فراهم نمودن آنها دخالت ندارد، و اگر يكى و يا همه آنها نباشد، عمل انسان هم تحقق نخواهد يافت، اين خداى سبحان است كه به فضل خود آنها را افاضه فرموده و وجود و بقاء آدمى را امتداد مى‏دهد، آرى اگر عطاى او منقطع شود عمل هر عاملى از او منقطع مى‏گردد.

بيان اينكه دنيا طلبان در اعمال دنيوى، و عقبى طلبان در اعمال اخروى مستمد از عطاى خداوندند

پس اهل دنيا در دنياى خود و اهل آخرت در آخرت خود از عطاى خدا استمداد مى‏كنند، و در اين عطا كردن چيزى جز حمد عايد خداى سبحان نمى‏شود، آرى هر چه او عطا مى‏كند انعامى است بر آدمى كه آن را در موضع نيكو و موردى كه پروردگارش راضى باشد استعمال كند، و اما اگر فسق بورزد و آن نعمت را در آن مورد نيكو استعمال نكند در حقيقت كلمه خدا را از جاى خود تحريف كرده و نبايد جز خود كسى را ملامت كند، به هر حال خداوند مستحق ثناى جميل مى‏باشد و حجت بالغه او تمام است.

پس اينكه فرمود:" كلا نمد" معنايش اين است كه ما هر دو فريق را (چه آنها كه برايشان عجله مى‏كنيم و چه آنها كه شكر سعيشان را مى‏گذاريم) امداد مى‏نماييم و اگر مفعول" نمد" كه كلمه" كلا" باشد (با اينكه بايد بعد از فعل بيايد) قبل از فعل آورده شده، بدين جهت بوده است كه بفهماند نسبت به آن عنايتى است، و مقصود بيان عموميت امداد نسبت به هر دو فريق است.

و اينكه به يك يك آن دو گروه اشاره كرد و فرمود:" هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ" يعنى اين دسته كه برايشان عجله مى‏شود و اين دسته كه سعيشان شكرگزارى مى‏گردد، براى اين بود كه بفهماند هر كدام از آنها وضعى مخصوص بخود دارند، و نتيجه معنا چنين مى‏شود كه هر يك از اين دو فريق در تحت تربيت الهى قرار داشته و از عطاء خدا برايشان افاضه مى‏شود، بدون هيچ تفاوت، جز اينكه يكى از اين دو دسته نعمت اللَّه را در طلب آخرت مصرف نموده و خدا