ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 15 -صفحه : 583/ 462
نمايش فراداده

بگذارد، بلكه از اين باب است كه در عين اينكه قادر بر ظلم است، ظلم نمى‏كند. پس اينكه بعضى «1» آيه را معنا كرده‏اند به اينكه:" عملى را كه اگر ديگرى انجام بدهد ظلم است خداوند آن عمل را انجام نمى‏دهد" معناى خوبى نيست، چون تقريبا اين را مى‏رساند كه خدا قادر بر ظلم نيست.

حال اگر بگويى اينكه گفتى" واجب است كه خداى تعالى شرايع خود را از نظر ثواب و عقاب اجراء كند و هر يك از آن دو را به مستحقش بدهد، نه بر عكس"، مخالف مطلب مسلم در نزد علماء است، كه گفته‏اند: ترك عقاب گنه كار براى خدا جايز است، براى اينكه عقاب گنه كار، حق او است و او مى‏تواند از حق خود صرف نظر كند به خلاف ثواب اطاعت كار كه حق اطاعت كار است و تضييع حق غير، جايز نيست. علاوه بر اين، بعضى‏ها گفته‏اند: ثواب دادن خدا به مطيع، از باب دادن حق غير نيست، تا بر خدا واجب باشد، بلكه از باب فضل است، چون بنده و عمل نيك او همه‏اش ملك مولا است، خودش چيزى را مالك نيست، تا با اجر و پاداشى معاوضه‏اش كند.

در جواب مى‏گوييم ترك عقاب عاصى تا حدى مسلم است و حرفى در آن نيست، چون فضلى است از ناحيه خداى تعالى و اما به طور كلى قبول نداريم، براى اينكه اين حكم كلى مستلزم آنست كه تشريع شرايع، و تعيين قوانين و ترتب جزاء بر عمل، باطل و لغو گردد.

و اما اينكه گفتيد ثواب دادن خدا به اعمال صالحه از فضل خداست، نه استحقاق بندگان، چون عمل بنده مانند خود او ملك خداست، در پاسخ مى‏گوييم: اين حرف صحيح است، اما مستلزم آن نيست كه از فضلى ديگر جلوگيرى كند و فضلى ديگر را به اعتبار عملش به عنوان مزد، ملك او كند و قرآن كريم پر است از اجر بر اعمال صالحه از قبيل آيه" إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى‏ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ" «2».

پاسخ خداى تعالى به اين افتراى مشركين كه مى‏گفتند محمد (صلّى الله عليه وآله وسلّم) جنى دارد كه قرآن را برايش مى‏آورد

" وَ ما تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّياطِينُ ..." لَمَعْزُولُونَ" از اينجا پاسخ از سخن مشركين شروع شده كه مى‏گفتند: محمد، جنى دارد كه اين كلام را برايش مى‏آورد و نيز او شاعر است. و پاسخ اولى را مقدم داشته، نخست كلام را متوجه رسول خدا (ص) نموده فرمود كه قرآن از تنزيل شيطانها نيست، تا آن جناب خوشحال گردد و سپس روى سخن به مشركين كرده، مطلب را در خور فهم آنان‏

(1) روح المعانى، ج 19، ص 132.

(2) خدا از مؤمنين، خودشان و اموالشان را خريده به اينكه بهشت بر ايشان باشد. سوره برائت، آيه 111.