و نيستى در عالم وجود راه ندارد، بلكه آنچه را كه خداى تعالى براى اولين بار هستى داده به زودى با اعاده به سوى او برمىگردد و اگر به چشم خود مىبينيم كه موجوداتى معدوم مىشوند ما آن را فقدان و نيستى بعد از هستى مىبينيم و گر نه در واقع چنين نيست بلكه- همانطور كه گفتيم- براى ما فقدان است.
و اما اينكه علماى كلام اتفاق كردهاند بر اينكه اعاده معدوم در بعضى موجودات مانند عرضها (يعنى هر چيزى كه اگر بخواهد موجود باشد محتاج به محلى است تا در آن خود نمايى كند مانند رنگها و هيئتها و كيفيتها و امثال آن) محال است و در بعضى موجودات ديگر مانند جواهر (هر چيزى كه در هستىاش محتاج به موضوعى نيست مانند اجسام)، اختلاف كردهاند ربطى به مساله مورد بحث ما نيست، زيرا مساله بعثت در قيامت آن هم آن طور كه آيه شريفه تقرير كرده از باب اعاده معدوم نيست، تا آقايان آن را محال و يا مورد اختلاف بدانند، بلكه بعث عبارت است از: برگشتن خلق و رجوع آن- در حالى كه همان خلق اول است- به سوى پروردگارى كه مبدء آن است.
" وَ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ"- اين جمله، اشاره است به تدبير امرى كه ميان بدء خلقت و عود آن در موجودات واقع شده و آن عبارت است از رزق آنها با اسباب آسمانى مانند بارانها، و اسباب زمينى مانند روييدنيها، كه انسان از آنها غذا تهيه مىكند.
" قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ"- خداى تعالى در آيات و جملات قبل، فصولى در خلقت عمومى عالم و تدبير آنها، با اشاره به ارتباط تدبير بعضى با تدبير بعض ديگر و ارتباط و به هم پيوستگى همه با خلقت، ذكر فرمود و در نتيجه معلوم شد كه خلقت و تدبير در سراسر عالم امرى است واحد و مستند به او و قائم به او، (و وقتى ثابت كند كه تدبير، همان خلقت است با در نظر گرفتن اينكه مشركين اعتراف دارند كه خلقت تنها مستند به خداست ناگزيرند اعتراف كنند كه تدبير نيز مستند به خدا به تنهايى است) پس ثابت شد كه خداى تبارك و تعالى تنها رب تمامى موجودات است و شريكى ندارد و لازمه اين بحث اين است كه الوهيت آلههاى كه مشركين به جاى خدا مىخوانند باطل باشد.
براى اينكه الوهيت كه به معناى استحقاق عبادت است ملازم با ربوبيت است، چون كسى مستحق عبادت و پرستش است كه رب باشد، يعنى مالك و مدبر باشد، پس عبادت مشركين به هر طريقى كه معمول ايشان است يا به اين منظور است كه شكر نعمت معبود باشد، يا اينكه باعث شود كه معبود عابد را از شر و نقمت حفظ كند و هر چه باشد و به هر منظورى باشد عبادت مشرك مربوط به تدبيرى است كه از شؤون ربوبيت است.