سياق، مؤيد اين معناست، بقيه الفاظ آيه روشن است.
" قُلْ عَسى أَنْ يَكُونَ رَدِفَ لَكُمْ بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ" گفتهاند: لام در" رَدِفَ لَكُمْ" زايد و براى افاده تاكيد است مانند حرف باء در آيه" وَ لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ" «1» و معناى جمله مورد بحث، اين است كه" بگو اميد است كه شما را متابعت كند، و به شما ملحق شود بعضى از آنچه دربارهاش عجله مىكنيد".
بعضى «2» از مفسرين گفتهاند: كلمه" ردف" معناى فعلى را متضمن است كه همواره با لام متعدى مىشود.
و مراد از" بعضى از آنچه دربارهاش عجله مىكنند" همانا عذاب دنيا است، كه قبل از عذاب آخرت فرا مىرسد، چون كفار همواره درباره آن عجله مىكردند و به رسول خدا (ص) مىگفتند: پس چه شد آن عذاب كه ما را از آن مىترسانى و آن حكم فصلى كه خدا وعده آن را داده، و حكم فصل خود ملازم با عذاب است و عذاب دنيا هم بعضى از آن عذابها است كه دربارهاش عجله مىكردند آن قسمتش است كه كفار در بارهاش عجله مىكردند و شايد مراد آيه عذاب روز بدر باشد، هم چنان كه ديگران نيز احتمالش را دادهاند.
مفسرين درباره كلمه" عسى" گفتهاند: اين كلمه و كلمه" لعل" در باره خداى تعالى معناى وجوب را مىدهد، زيرا اصولا كسى مىگويد" شايد و يا اميد است" كه به سر نوشت آينده خود جاهل باشد، و چون جهل بر خداى تعالى محال است، در نتيجه معناى" عَسى أَنْ يَكُونَ رَدِفَ لَكُمْ" اين مىشود كه" سيردفكم و ياتيكم العذاب محققا- به زودى به دنبال سرتان عذاب خواهد آمد".
ليكن اين حرف صحيح نيست، زيرا معناى اميدوارى و آرزومندى و امثال آن، همانطور كه ممكن است قائم به نفس و جان گوينده باشد، (يعنى گوينده خودش در دل آرزومند و اميدوار باشد)، همچنين ممكن است قائم به مقام و يا به شنونده و يا غير آن دو باشد و در اين آيه و هر جاى ديگر از كلام مجيد خداى تعالى، قائم به غير گوينده، يعنى خداست، حال يا قائم است به مقام، يا به غير مقام و جوابى كه در آيه آمده از آنجا كه راجع است به رسول خدا (ص)، پس اميدى هم كه از كلمه" عسى" استفاده مىشود راجع مىشود به آن جناب و قائم است به نفس شريف او و معناى آيه اين مىشود كه: به
(1) سوره بقره، آيه 195. (2) روح المعانى، ج 20، ص 16.