صفحهى 576
بر مساله توحيد ذكر شد.
" وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ نُؤْمِنَ بِهذَا الْقُرْآنِ وَ لا بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ" مراد از" الَّذِينَ كَفَرُوا" مشركين، و مراد از" بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ" كتب آسمانى قبل از قرآن يعنى تورات و انجيل است، مشركين گفته بودند كه: نه به اين قرآن ايمان داريم، و نه به كتب آسمانى قبل از آن، و اين بدان جهت است كه اصولا مسلك وثنيت و شرك معتقد به نبوت و توابع آن يعنى كتب آسمانى نيست.
و اينكه بعضى «1» از مفسرين گفتهاند: مراد از" بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ" مساله آخرت و معاد است، سخنى است بدون دليل، به خلاف معنايى كه ما كرديم، كه در قرآن كريم شواهد بسيار دارد، چون قرآن در بسيارى موارد از تورات و انجيل تعبير به" بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ" كرده، و خطايى ديگر كه بعضى «2» از مفسرين مرتكب شدهاند، اين است كه گفتهاند: مراد از" الَّذِينَ كَفَرُوا" يهوديانند.
" وَ لَوْ تَرى إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ..."
ظاهرا حرف" لام" در كلمه" الظالمون" لام عهد است. اين آيه و دو آيه بعد از آن اين معنا را خاطر نشان مىسازد كه وبال اين كفر كه اساس آن گمراهى پيشوايان كفر، و گمراهگرى آنان نسبت به پيروان خويش است، به زودى به آنان مىرسد، و چيزى نمىگذرد كه پشيمان مىشوند، در حالى كه پشيمانى سودى نداشته باشد.
پس جمله" وَ لَوْ تَرى" خطاب به رسول خدا (ص) است، چون خود كفار كمتر از آنند كه خطاب الهى را بفهمند." إِذِ الظَّالِمُونَ" يعنى آنهايى كه به كتب خدا و فرستادگان او كفر ورزيدند و با اين عمل خود، به خود ظلم كردند." مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ" در روز قيامت براى حساب و جزاء در پيشگاه پروردگارشان مىايستند." يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ الْقَوْلَ" يعنى با يكديگر گفتگو و با يكديگر مراجعه و مخاصمه مىكنند." يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا" بيان همان مراجعه است، مىفرمايد: آنها كه در دنيا ضعيف شدند، و تبعه ستمگران بودند" لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا" به ستمگران و پيشوايان ضلالت مىگويند:" لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ" اگر شما نبوديد، ما مؤمن بوديم، منظورشان اين است كه شما ما را مجبور و وادار به كفر كرديد، و بين ما و ايمان حائل گشتيد.
" قالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا"- مستكبرين جواب دادند، و از تهمتى كه
(1 و 2) مجمع البيان، ج 8، ص 392.