ترجمه تفسیر المیزان جلد 16
لطفا منتظر باشید ...
صفحهى 575خود هلاك كردم، آيا از هلاك قريش عاجزم؟ (45).بگو: من شما را به يك اندرز موعظت مىكنم، و آن اين است كه: فقط به خاطر خدا (و بدون اينكه غير از خدا را دخالت دهيد) دو به دو و يا تك تك و بدون سر و صدا قيام كنيد، و سپس در باره من بينديشيد، آيا در مدتى طولانى كه در بين شما زندگى كردهام سوء سابقهاى و يا جنونى سراغ داريد؟ نه، طرف شما جنون ندارد، او جز بيمرسان نيست، كه شما را از عذابى شديد كه در انتظار شماست، مىترساند (46).بگو: من كه از شما اجرتى نخواستهام، و به فرض هر چه هم خواسته باشم مال خود شما، چون پاداش من جز بر خدا نتواند بود، و او بر هر چيز ناظر است (47).بگو پروردگار من حق را نازل مىكند، و او علام الغيوب است (48).بگو حق آمد، و ديگر باطل نمىتواند از نو چيزى را بياورد، و با آن رونق قبلى خود را اعاده دهد (49).بگو: به فرضى هم كه من گمراه شده باشم، به ضرر خودم شدهام، و اگر راه يافته باشم، به وحى پروردگارم يافتهام، كه او شنوايى نزديك است (50).و اگر ببينى هنگامى كه كفار به فزع در مىآيند، پس در پيشگاه خدا فرارى نيست، و چيزى از او فوت نمىشود، بلكه از جايى نزديك دستگير مىشوند (51).و نيز گفتند: ايمان آورديم به آن قرآن، ولى چگونه از مكانى دور يعنى از قيامت به ايمان توانند رسيد (52).با اينكه قبلا به آن كفر ورزيدند، و از مكانى دور سخن به ناديده رها مىكردند (53).ميان ايشان و آن آرزو كه دارند حايل افكند، چنان كه با نظاير ايشان از پيش همين رفتار را كرد، كه آنان در شكى سخت بودند (54).بيان آياتاين آيات فصل ديگرى است از سوره، كه در باره مساله نبوت، و فروعات آن سخن مىگويد، و سخنانى را كه مشركين در باره اين مساله گفتهاند نقل مىكند، و در خلال آن آنچه در روز مرگ، و يا روز قيامت بر سر آنان مىآيد، خاطر نشان مىسازد.و اين آيات به وسيله آيه" وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ" متصل به آيات قبل مىشود، و در حقيقت آيه مزبور برزخى است بين دو دسته آيات، چون در آن مساله رسالت به عنوان دليل