بعضى «1» ديگر در معناى جمله" عيسى علم به قيامت است" گفتهاند: مراد اين است كه آن جناب يكى از دليلهاى نزديك شدن قيامت است، كه قبل از قيامت به زمين نازل مىشود، و مردم از آمدنش مىفهمند كه قيامت نزديك شده.
بعضى «2» ديگر گفتهاند: اصلا ضمير" انه" به قرآن برمىگردد، و معناى اينكه قرآن علم به قيامت است، اين است كه آخرين كتابى است كه از آسمان نازل مىشود، و با نزولش همه مىفهمند كه تا قيامت ديگر كتابى نازل نمىشود. ليكن اين دو وجه نمىتواند تفريع و نتيجهگيرى" فَلا تَمْتَرُنَّ بِها" را آن طور كه بايد توجيه كند.
و در باره جمله" وَ اتَّبِعُونِ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ" بعضى «3» گفتهاند: كلامى است از خود خداى تعالى، و معنايش اين است كه هدايت مرا و يا شرع مرا و يا رسول مرا پيروى كنيد كه اين صراط مستقيم است.
بعضى «4» ديگر گفتهاند كلامى است كه رسول خدا (ص) به امر خداى تعالى فرموده.
" وَ لا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ"
كلمه" صد" به معناى صرف و بازدارى است. و بقيه الفاظ آيه روشن است.
" وَ لَمَّا جاءَ عِيسى بِالْبَيِّناتِ قالَ قَدْ جِئْتُكُمْ بِالْحِكْمَةِ ..."
مراد از" بينات"، آيات بينات است، از قبيل معجزات. و مراد از" حكمت" معارف الهى است، از قبيل عقايد حقه و اخلاق فاضله.
" وَ لِأُبَيِّنَ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ"
- يعنى براى شما حكم حوادث و افعالى كه در حكمش اختلاف مىكنيد بيان مىكنم. هر چند ظاهر آيه مطلق است، هم شامل اعتقادات مورد اختلاف كه كدام حق و كدام باطل است مىشود، و هم شامل افعال و حوادثى كه در حكمش اختلاف مىشود، و ليكن به خاطر اينكه جمله" قَدْ جِئْتُكُمْ بِالْحِكْمَةِ" قبل از آن واقع شده، مناسبتر آن است كه مختص به حوادث و افعال باشد- و خدا داناتر است.
(1 و 2) مجمع البيان، ج 9، ص 55. (3 و 4) روح المعانى، ج 25، ص 96.