ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 18 -صفحه : 590/ 299
نمايش فراداده

بعضى از مفسرين از اين اشكال پاسخ داده‏اند به اينكه:

رسول خدا (ص) و ائمه، تكاليفى مخصوص به خود دارند، آنها بر خلاف ساير مردم مى‏توانند خود را به اينگونه مهلكه‏ها بيفكنند، ولى اين كار بر سايرين حرام است. در بعضى از اخبار هم به اين نكته اشاره شده. بعضى ديگر چنين جواب داده‏اند: آن علمى تكليف آور است كه علمى عادى باشد، و اما علم غير عادى تكليف را بر انسان منجز نمى‏كند. ممكن است اين دو پاسخ اخير را طورى توجيه كنيم كه با بيان سابق ما سازگار باشند.

بيان‏

" قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كانَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ كَفَرْتُمْ بِهِ وَ شَهِدَ شاهِدٌ مِنْ بَنِي إِسْرائِيلَ عَلى‏ مِثْلِهِ فَآمَنَ وَ اسْتَكْبَرْتُمْ ..."

ضمير در" كان" و در" به" و در" مثله"- بطورى كه از سياق برمى‏آيد- به قرآن بر مى‏گردد. و جمله" وَ شَهِدَ شاهِدٌ مِنْ بَنِي إِسْرائِيلَ ..." عطف است بر شرط" إِنْ كانَ" و در نتيجه، جزاى اين جمله شرطيه، هم جزاى شرط است و هم جزاء جمله‏اى كه بر آن عطف شده. و مراد از" مثل قرآن" كتابى است كه از حيث مضمون و معارف الهى شبيه به قرآن باشد، و آن همان تورات اصلى است كه بر موسى (ع) نازل شد. و معناى جمله" فَآمَنَ وَ اسْتَكْبَرْتُمْ" اين است كه آن شاهد ياد شده از بنى اسرائيل، بعد از شهادت ايمان هم بياورد.

و جمله" إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ" تعليل همان جزائى است كه حذف شده، و نيز مى‏فهماند كه آن جزاء چيست. و ظاهرا آن جزاء عبارت است از" أ لستم ضالين- آيا در اين صورت گمراه نبوده‏ايد؟" و بعضى جزاء را عبارت دانسته‏اند از جمله" أ لستم ظلمتم" و اين درست نيست، براى اينكه تعليل به اينكه خدا ستمكاران را هدايت نمى‏كند با ضلالت سازگار است، نه با ظلم، هر چند كه متصف به هر دو صفت بوده باشد.