ترجمه تفسیر المیزان

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

جلد 18 -صفحه : 590/ 462
نمايش فراداده

اشكالى كه در سه وجه اخير است اين است كه منظور از آيه را نهى از تقدم بر رسول‏ خدا دانسته‏اند، و حال آنكه در آيه نهى فرموده از تقدم بر خدا و بر رسول خدا، و ظاهرا خواسته‏اند بگويند آوردن كلمه" اللَّه" در آيه شريفه تنها جنبه تشريف دارد، مثل اينكه مى‏گويى:" أعجبنى زيد و كرمه- مرا به شگفت آورد زيد و كرامت او" پس آوردن نام خدا قبل از نام رسول خدا تنها براى اين است كه اشاره كند به اينكه سبقت جستن به رسول خدا (ص) سبقت جستن بر خدا هم هست.

و شايد دقت در آنچه ما در تفسير آيه گفتيم، خواننده را باز بدارد از اينكه يكى از اين وجوه را بپذيرد.

" وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ"

- در اين جمله بندگان را امر به تقوى مى‏كند، و چون موقف بنده موقف پيروى و عبوديت است، و انسان جز ظرف عبوديت ظرفى ديگر ندارد، لذا تقوى را مطلق آورد و نفرمود از چه چيز بپرهيزيد.

و جمله" إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ" نهى از تقدم و امر به تقوى را تعليل مى‏كند، مى‏فرمايد از خدا بترسيد، و اين امر را اطاعت و آن نهى را امتثال كنيد، و با زبان سر و با زبان سر بر خدا و رسولش تقدم مجوييد، كه خدا سخنان شما را مى‏شنود و از اعمال ظاهر و باطن شما خبر دارد.

مراد از اينكه فرمود: صداى خود را از صداى پيامبر بلندتر نكنيد

" يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ ..."

منظور از اينكه مى‏فرمايد: صداى خود را بلندتر از صداى رسول اللَّه مكنيد، اين است كه وقتى با آن جناب صحبت مى‏كنيد، صدايتان بلندتر از صداى آن جناب نباشد، چون- به طورى كه گفته‏اند «1»- دو عيب در اين عمل هست: يا منظور شخصى كه صداى خود را بلند مى‏كند اين است كه توهينى به آن جناب كرده باشد، كه اين كفر است. و يا منظورى ندارد و تنها شخصى بى ادب است كه رعايت مقام آن جناب را نمى‏كند، و اين خلاف دستور است، چون مسلمانان دستور دارند آن جناب را احترام و تعظيم كنند.

مى‏فرمايد:" وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ" با آن جناب آن طور كه با يكديگر صحبت مى‏كنيد داد و فرياد مكنيد، چون رعايت احترام و تعظيم آن جناب اقتضاء دارد در هنگام تخاطب گوينده صدايش كوتاه‏تر از صداى آن حضرت باشد. پس به طور كلى، با صداى بلند صحبت كردن فاقد معناى تعظيم است، و با بزرگان به صداى بلند صحبت كردن. نظير مردم عادى، خالى از اسائه ادب و وقاحت نيست.

(1) مجمع البيان، ج 9، ص 130.