و به همين جهت اين طور خطاب مىشود:" لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هذا" تو در دنيا از اينهايى كه فعلا مشاهده مىكنى و به معاينه مىبينى در غفلت بودى، هر چند كه در دنيا هم جلو چشمت بود و هرگز از تو غايب نمىشد، ليكن تعلق و دلبستگىات به اسباب، تو را از درك آنها غافل ساخت و پرده و حائلى بين تو و اين حقائق افكند، اينك ما آن پرده را از جلو درك و چشمت كنار زدهايم،" فبصرك" در نتيجه بصيرت و چشم دلت" اليوم" امروز كه روز قيامت است" حديد" تيزبين و نافذ شده، مىبينى آنچه را كه در دنيا نمىديدى. از اين آيه دو نكته استفاده مىشود:
اول اينكه روز قيامت را به روزى معرفى مىكند كه در آن روز پرده غفلت از جلو چشم بصيرتش كنار مىرود در نتيجه حقيقت امر را مشاهده مىكند، و اين نكته در آياتى بسيار ديگر نيز آمده، مانند آيه" وَ الْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ" «1»، و آيه" لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ" «2» و آياتى ديگر نظير اينها.
و دوم اينكه آنچه خدا براى فرداى قيامت انسان تهيه ديده، از همان روزى تهيه ديده كه انسان در دنيا بوده، چيزى كه هست از چشم بصيرت او پنهان بوده است و مخصوصا از همه بيشتر اين حقيقت براى او پنهان بوده كه روز قيامت روز كنار رفتن پردهها، و مشاهده پشت پرده است.
براى اينكه اولا غفلت وقتى تصور دارد كه در اين ميان چيزى باشد و ما از بودنش غافل باشيم. از سوى ديگر تعبير به غطاء (پرده) كرده، و اين تعبير در جايى صحيح است كه پشت پرده چيزى باشد و پرده آن را پوشانده و بين بيننده و آن حائل شده باشد. و از سوى سوم تعبير به حدت و تيزبينى در جايى صحيح است، و چشم تيزبين در جايى به درد مىخورد كه بخواهد يك ديدنى بسيار دقيقى را ببيند و الا احتياجى به چشم تيزبين پيدا نمىشود.
(1) امروز كار و امر همه به دست خدا است. سوره انفطار، آيه 19. (2) امروز ملك و حكمرانى از آن كيست؟ تنها از آن خداى واحد قهار. سوره مؤمن، آيه 16.