بعضى «1» گفتهاند: مراد از آن نافلههايى است كه هر نمازى دارد. و بعضى «2» گفتهاند:
مراد دو ركعت و يا چند ركعت نماز بعد از نماز مغرب است.
و بعضى «3» گفتهاند: مراد از آن نماز وتر است كه در آخر نافلههاى شب قرار دارد.
" وَ اسْتَمِعْ يَوْمَ يُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَكانٍ قَرِيبٍ"
در اين آيه" استماع" را به معانى مختلفى تفسير كردهاند، و از همه به ذهن نزديكتر اين است كه متضمن معناى انتظار باشد، يعنى منتظر روزى باش كه در آن روز بشنوى نداى منادى را از مكانى نزديك. و جمله" يَوْمَ يُنادِ الْمُنادِ" روى هم مفعول" و استمع" است، و مراد از نداى منادى همان نفخه صور است كه مسئول آن به طورى كه از آيه بعد استفاده مىشود در آن مىدمد.
و اينكه فرمود:" ندا از مكانى نزديك است" بدين جهت است كه ندا آن چنان به خلائق احاطه دارد كه به نسبت مساوى بگوش همه مىرسد، و افراد نسبت به آن دور و نزديك نيستند، چون ندا- همانطور كه گفتيم- نفخه بعث و كلمه حيات است.
" يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ"
اين آيه بيان آن روزى است كه منادى ندا مىدهد. و اگر فرمود: صيحهاى است به حق، براى اين است كه قضايى است حتمى، همان طور كه در تفسير جمله" وَ جاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ..." گفتيم.
و معناى اينكه فرمود" ذلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ" اين است كه امروز روز خروج از قبرها است، هم چنان كه در جاى ديگر فرموده" يَوْمَ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْداثِ سِراعاً" «4».
" إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي وَ نُمِيتُ وَ إِلَيْنَا الْمَصِيرُ"
مراد از" احياء" افاضه حيات بر جسدهايى است كه در دنيا مردهاند. و مراد از" اماته" همان ميراندن در دنيا است، كه عبارت است از منتقل شدن به عالم قبر. و مراد از جمله" وَ إِلَيْنَا الْمَصِيرُ" به طورى كه از سياق برمىآيد احياء در روز قيامت است.
" يَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِراعاً ذلِكَ حَشْرٌ عَلَيْنا يَسِيرٌ"
كلمه" تشقق" در اصل" تتشقق" و از باب" تفعل" است كه به معناى شكافته شدن است، و معنايش اين است كه:
زمين از روى ايشان شكافته مىشود، و ايشان به سرعت به سوى دعوت كننده بيرون مىشوند.
(1 و 2 و 3) مجمع البيان، ج 9، ص 150. (4) روزى كه به سرعت از قبرها بيرون مىشوند. سوره معارج، آيه 43.