و نيز در اين معنا روايت كافى است كه از قمى از پدرش از نوفلى از سكونى از امام صادق (ع) نقل كرده كه فرمود:
رسول خدا (ص) فرمود:
كفاره فال بد زدن توكل به خداست «1» (تا آخر حديث) و جهتش روشن است، براى اينكه معناى توكل اين است كه تاثير امر را به خداى تعالى ارجاع دهى، و تنها او را مؤثر بدانى، و وقتى چنين كردى ديگر اثرى براى فال بد نمىماند تا از آن متضرر شوى.
و در معناى اين حديث روايتى است كه از طرق اهل سنت نقل شده، و به طورى كه در كتاب نهايه ابن اثير آمده فرموده:
طيره شرك است، و هيچ يك از ما خالى از طيره نيستيم، و ليكن خداى تعالى اثر آن را به وسيله توكل خنثى مىكند «2».
و باز در معناى حديث سابق روايتى است كه از موسى بن جعفر (ع) نقل شده كه فرمود:
آنچه براى مسافر در راه سفرش شوم است هفت چيز است:
1- اينكه كلاغى از طرف دست راستش بانگ بر آورد
2- اينكه سگى جلو او در آيد و دم خود افراشته باشد
3- اينكه گرگى گرسنه و درنده در روى او زوزه بكشد، در حالى كه روى دم نشسته باشد، و سپس سه مرتبه دم خود را بلند كند و بخواباند
4- اينكه آهويى پيدا شود، و از طرف راست او به طرف چپش بگريزد
5- اينكه جغدى بانگ بر آورد
6- اينكه زنى با موى جو گندمى در برابرش قرار گيرد و چشمش بصورتش افتد
7- اينكه الاغ عضبان يعنى گوش بريده (و يا بينى بريده) اى ببيند.
پس اگر از ديدن اينها در دل احساس دلواپسى كرد بگويد:
" اعتصمت بك يا رب من شر ما اجد فى نفسى- پروردگارا از شر آنچه در دل خود احساس مىكنم به تو پناه مىبرم" كه اگر اين را بگويد از شر آن محفوظ مىماند «3».
و اين خبر آن طور كه در بحار الانوار آمده به همان عبارت در كافى «4» و خصال «5» و محاسن «6» و فقيه «7» نيز آمده، ولى با عبارتى كه ما نقل كرديم در بعضى از نسخههاى فقيه آمده است.
(1) روضه كافى، ج 8، ص 170، ح 236. (2) نهايه ابن اثير، ج 3، ص 152. (3) بحار الانوار، ج 55، ص 325، ح 15. (4) روضه كافى، ص 261، ح 493. (5) خصال، ص 272، ح 14. (6) محاسن، ص 348، ح 21. (7) فقيه، ج 2، ص 175، ح 15.