مقصود از تكذيب قوم ثمود به" نذر" - ترجمه تفسیر المیزان جلد 19

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 19

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بحث ديگرى هست كه آن نيز ملحق به اين بحث‏هايى است كه گذشت و همه حرفهايى كه زده شد در آن بحث نيز مى‏آيد، و آن بحث از ساير امورى است كه در نظر عامه‏
مردم، شوم و نحس است، مانند شنيدن يك بار عطسه در هنگام تصميم گرفتن بر كارى از كارها «1»، و در روايات از تطير به آنها نهى شده، و دستور داده‏اند كه در برخورد با آنها به خدا توكل كنيد، و روايات اين امور در ابواب مختلفى متفرق است، مثلا در حديثى نبوى كه از طريق شيعه و سنى نقل شده آمده كه:

رسول خدا (ص) فرمود:

عدوى، طيره، هامه، شوم، صفر، رضاع بعد از فصال، تعرب بعد از هجرت، روزه از سخن در يك شبانه روز، طلاق قبل از نكاح، عتق قبل از ملك و يتيمى بعد از بلوغ، در اسلام نيست «2».

و مراد از" عدوى" سرايت مرضهاى مسرى مانند جرب، وبا، آبله و امثال آن است، چون كلمه عدوى مانند كلمه" اعداء" مصدر و به معناى تجاوز است، و منظور از اينكه فرموده:

عدوى در اسلام نيست، به طورى كه از مورد روايت استفاده مى‏شود اين است كه:

ما خود واگيرى را عامل مستقل بيمارى بدانيم، به طورى كه خداى تعالى و مشيت او در آن هيچ دخالتى نداشته باشد.

و مراد از" هامه" يك اعتقاد خرافى در بين مشركين و اهل جاهليت است كه معتقد بودند اگر كسى كشته شود روحش به شكل مرغى در مى‏آيد، و در قبر او لانه مى‏كند، و همواره مى‏نالد، و از عطش شكوه مى‏كند، تا انتقامش را از قاتلش بگيرند. و مراد از" صفر"، سوت زدن در هنگام آب دادن به حيوان است، و" رضاع بعد از فصال" يعنى طفل را بعد از آنكه از شير گرفتند دوباره شيرخوارش كنند. و" تعرب بعد از هجرت" به معناى بازگشتن به زندگى بدوى است بعد از آنكه از آنجا مهاجرت كرده.

(و اين كنايه است از كفر بعد از اسلام).

بيان‏

مقصود از تكذيب قوم ثمود به" نذر"

" كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ" در كلمه" نذر" سه احتمال هست:

احتمال اول اينكه:

به قول بعضى‏ها مصدر باشد كه در اين صورت معناى آيه اين مى‏شود كه:

قوم ثمود انذار پيامبرشان صالح (ع) را تكذيب كردند.

احتمال دوم اينكه:

جمع نذير باشد، البته نذير به معناى منذر، كه در اين صورت معنا چنين مى‏شود:

قوم ثمود همه منذران يعنى همه انبيا را تكذيب كردند، چون تكذيب يك پيامبر تكذيب همه انبيا است، به خاطر اينكه رسالت همه يكى است.

(1) كه اينگونه امور از حد شمار بيرون است، زيرا هر طايفه‏اى و اهل هر محلى براى خود تطيرهايى دارد، كه شايد در بين مردم ساير محلها نباشد." مترجم".

(2) روضه كافى، ج 8، ص 169، ح 234.

/ 676