وجه تفريع جزاء بد كاران و نكو كاران بر مالكيت خداى سبحان‏ - ترجمه تفسیر المیزان جلد 19

This is a Digital Library

With over 100,000 free electronic resource in Persian, Arabic and English

ترجمه تفسیر المیزان - جلد 19

سید محمدحسین طباطبایی؛ ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

" ذلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدى‏" اشاره با كلمه" ذلك" به امر دنيا است كه هر چند كلمه امر دنيا در آيه سابق نيامده‏
بود، بلكه كلمه" حياة الدنيا" آمده بود، ولى امر دنيا از آن آيه استفاده مى‏شد، و تعبير به اينكه" اين است مقدار رسايى علم آنان" تعبيرى است استعاره‏اى، گويا علم به سوى معلوم مى‏رود تا به آن برسد، و علم مشركين در مسير خود به دنيا مى‏رسد، و همانجا از حركت باز مى‏ماند، و ديگر از آنجا به طرف آخرت نمى‏رود، و لازمه اين توقف علم، آن است كه تنها دنيا هدف نهايى اراده و طلب آنان باشد، و توسن هم‏شان تا همانجا پيش برود، و ديگر دل بغير دنيا نبندند، و جز به سوى آن روى نياورند.

" إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ ..."- اين جمله مضمون جمله قبلى را تاكيد مى‏كند، و شهادتى است از خداى تعالى بر صحت آن.

وجه تفريع جزاء بد كاران و نكو كاران بر مالكيت خداى سبحان‏

" وَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَساؤُا بِما عَمِلُوا وَ يَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى" ممكن است بگوييم:

صدر آيه شريفه حال باشد از جمله" أعلم" كه در آيه قبلى بود، و كلمه" واو" در ابتداى آن واو حاليه و معنا چنين باشد:

" به درستى پروردگار تو أعلم و داناتر به حال دو طايفه ضالين و مهتدين است، در حالى داناتر است كه مالك همه چيزهايى است كه در آسمان و زمين است، ديگر چگونه ممكن است كه أعلم به حال آن دو طايفه نباشد، با اينكه مالك ايشان است".

و بنا بر اين احتمال، ظاهر چنين به نظر مى‏رسد كه:

جمله" ليجزى ..." متعلق به جمله سابق باشد كه مى‏فرمود:

" فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى ..." آن وقت معناى مجموع دو جمله چنين مى‏شود كه از ايشان اعراض كن و امرشان را به خدا واگذار نما تا جزايى چنين و چنانشان داده و تو را و نيكوكاران را چنين و چنان پاداش دهد.

ممكن هم هست بگوييم جمله" وَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ ..." كلامى استينافى باشد و بخواهد بفهماند دستورى كه به تو داديم كه از ايشان اعراض كن، براى اين نبود كه ما دست از ايشان برداشته‏ايم و رهايشان كرده‏ايم، بلكه براى اين بود كه خواستيم هر طايفه را در برابر عملش جزا دهيم، اگر عملش بد بوده جزاى بد، و اگر خوب بوده جزاى خوب دهيم.

و اگر با اينكه مى‏توانست بفرمايد:

" و له ما فى السماوات ..." به جاى ضمير دوباره اسم جلاله" اللَّه" را آورد، براى اين بود كه از كمال عظمت خداى سبحان خبر داده باشد.

" وَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ"- اين جمله به مالكيت خداى تعالى نسبت به تمامى عالم اشاره مى‏كند، و معنايش اين است كه:

هستى تمامى موجودات قائم به خداى تعالى است، چون خدا خالق و پديد آورنده آنها است، پس ملكيت ناشى از خلقت او خود
علاوه بر اين، منشا تدبير هم هست.

بنابراين جمله مورد بحث بر خلقت و تدبير دلالت دارد، گويا فرموده:

خلقت و تدبير عالم از خداست.

/ 676